انشا درباره شانس با مقدمه و نتیجه؛ کوتاه، ساده، ادبی و طنز

[ad_1]

چند انشا در مورد شانس و بخت و بدشانسی در زندگی با مقدمه و نتیجه شامل انشا کوتاه درباره نقش شانس در زندگی، انشا تخیلی و انشا طنز و خنده دار در مورد شانس تقدیم شما می شود.

داستان انشا درباره شانس برای پایه های هفتم، هشتم، نهم و دهم فراوان مناسب است. نوشتن انشا درباره شانس در زندگی انسان و اینکه شانس در زندگی انسان چه نقشی دارد دلیل می شود علم آموزان درباره این شانس و بدشانسی فکر کنند و با مفهوم صحیح اون دوست شوند. در ادامه چند انشا درباره شانس با مقدمه و نتیجه آورده شده که می توانید از اون ها برای نوشتن انشاهای خوشگل و ادبی و یا ساده و کودکانه ایده بگیرید.

5 انشا درباره شانس ساده و کوتاه

انشا درمورد شانس به زبان ساده

مقدمه انشا درباره شانس:

به نام خداوندی که همراهی او بزرگترین شانس زندگی است. انشای خود را با داستان شانس در زندگی شروع میکنم.

بدنه انشا در مورد شانس:

به نظر من چیزی به اسم شانس ابدا وجود ندارد. آدم ها زمانی می خواهند کم کاری هایشان را توجیه کنند یا برای شکست هایشان دلیل بیاورند می گویند من شانس ندارم یا فلانی خوش شانس است که همیشه برنده است. به نظر من شانس اگر هم وجود داشته باشد فقط به جستجو آدم های پرتلاش می رود تا زودتر به موفقیت برسند. به نظر من آدم هایی خوش شانس هستند که خودشان فکر می کنند خوش شانس هستند. هرچقدر بدبین باشیم و فکرکنیم که بدشانس هستیم واقعا هم همین طور می شود.

اگر آدم های شکرگذاری باشیم می بینیم که در زندگی شانس های زیادی به ما روی آورده که ما متوجه اون ها نشده ایم همانند بودن در کنار عزیزانمان، سلامتی و همه نعمت هایی که از اون ها برخورداریم.

نتیجه گیری:

اگر هر روز را با قلبی شکرگزار شروع کنیم خواهیم دید که شانس همیشه دنبال ماست و همه چیز طبق روال نزد می رود. اگر به شانس تکیه نکنیم و تمام تلاشمان را برای موفقیت و بدست آوردن چیزهایی که دوست داریم انجام بدهیم خوش شانس خواهیم بود.

انشا درباره شانس طنز

من فراوان آدم خوش شانسی هستم همیشه زمانی نوبت درس پاسخ دادن من می رسد زنگ تفریح زده می شود یا زمانی به ایستگاه اتوبوس می شیوه بلافاصله اتوبوس هم می رسد و من بلافاصله سوار می شوم. من چند بار در قرعه کشی بانک برنده شده ام و همه به من می گویند که فراوان خوش شانس هستی. فکر می کنم دلیل این همه خوش شانسی من این است که من فراوان به کارتون لوک خوش شانس علاقه داشتم و زمانی این کارتون را می دیدم همیشه دوست داشتم به جای لوک خوش شانس باشم الان که فکر می کنم می بینم واقعا در زندگی همانند لوک خوش شانس هستم.

من اخرین بچه خانواده هستم و از این نظر هم شانس آورده ام زیرا همه به من توجه می کنند و هر کمکی بخواهم از من افسوس نمی کنند.

یک بار در مدرسه صف آش رشته بود و من اخر صف بودم چون بچه ها جای بدی ایستاده بودند شخصی که آش میریخت رفت و به آخر صف تا جایش دوباره شود و من اول صف شدم و اولین نفر آش گرفتم. خودم هم باورم نمی شد که چقدر خوش شانسم.

یک بار هم در بازی فوتبال مدرسه شوتم با اینکه به پایه دروازه خورد دوباره هم گل شد.

از این خاطرات خوش شانسی فراوان فراوان در زندگی من وجود دارد که در این انشای کوتاه جا نمی شود. اما کوتاه که من فراوان خوش شانسم و امیدوارم تا آخر زندگی همین نوع خوش شانس بمانم.

انشا در مورد شانس پایه هفتم و هشتم

من هم به شانس اعتقاد دارم و هم ندارم برخی ها را که می بینم واقعا زحمت می کشند و اگر به موفقیتی می رسند حقشان است اما برخی ها هیچ کار خاصی هم نمی کنند اما همه چیز در زندگی شان دارند همانند پول، چهره خوشگل، زندگی خوب. من اعتقاد دارم شانس به 2 چیز بستگی دارد یکی ارتباط ما با خدا یکی هم تلاش و تلاش. شخصی که خدا دوستش داشته باشد همیشه خوش شانس است و خدا نمی گذارد اتفاق های بد برای او بیفتد. آدمی هم که تلاش می کند حتما برنده می شود. اما همیشه این طور نیست برخی وقت ها با اینکه خدا ما را دوست دارد اتفاق هایی در زندگی ما می افتد که فکر می کنیم بدشانسیم اما خدا خوب تر می داند چه چیزی به نفع ماست و شاید ما اشتباه می کنیم.

من هر وقت به فکر زرنگ بازی نبوده ام و برای دیگران کاری انجام داده ام خوش شانس بوده ام مثلا اگر به کسی کمکی کرده ام بعدش یک خوش شانسی به جستجو من آمده. مثلا یک بار که فراوان عجله داشتم به یک خانم مسن کمک کردم که خریدهایش را به خانه ببرد همین که چشم به راه تاکسی بودم دایی ام را در خیابان دیدم و او من را فراوان زود به جایی که می خواستم رساند.

همچنین بخوانید: انشا درباره بهترین روز زندگی

داستان انشا درباره شانس پایه نهم و دهم

شانس یعنی اتفاقی که انتظارش را نداریم یا اتفاقی که احتمالش فراوان کم است اما نزد می آید مثلا آدم هایی که در قرعه کشی بانک ماشین برنده می شند فراوان آدم های خوش شانسی هستند یا آدم هایی که صحیح زمانی نیاز دارند قانون به نفع اون ها تغییر می کند. همه ما در زندگی هم خوش شانسی را تجربه کرده ایم هم بدشانسی را اما برخی ها تعداد دفعاتی که خوش شانس بوده اند فراوان فراوان است و این ها واقعا آدم های خوش شانسی هستند.

من جزو آدم های حد میان هستم که نه فراوان خوش شانسم و نه فراوان بدشانس و خدا را سپاس می کنم چون میان بودن فراوان خوب تر از بدشانس بودن است.

آدم ها اگر با تمام وجود چیزی را بخواهند و برای رسیدن به اون تلاش کنند و قبل از اینکه در راهی قدم بگذارند همه جوانب اون را بسنجند به احتمال فراوان فراوان برنده می شوند و ممکن است بقیه فکر کنند فراوان خوش شانس هستند. اما این شانس نیست این تلاش و کوشش است که با خواست خدا دنبال شده.

انشا در مورد شانس و بخت و نمادهای خوش شانسی

در این انشا می خواهم درباره خرافاتی که درباره شانس وجود دارد بنویسم. مثلا برخی ها نعل اسب دنبال خودشان دارند یا به ماشین یا خانه خودشان نعل اسب آویزان می کنند تا برایشان شانس بیاورد. برخی ها به عدد خاصی علاقه دارند و می گویند این عدد شانس ماست. شبدر چهار برگ هم یکی دیگر از نمادهای شانس است. برخی ها دعا برای خوش شانسی می خوانند که به نظرم این خوب تر از قبلی هاست چون زمانی دعا می کنیم از خدا می خواهیم که شانس همراهمان باشد و خدا هم کمکمان می کند.

یک گیاهی وجود دارد به اسم درخت پول که در فنگشویی اعتقاد دارند که این درخت برای اهل خانه خوش شانسی می آورد.

از این ها که بگذریم به نظر من شانس برخی وقت ها دلیل می شود تا شکست هایمان را با اون توجیه کنیم اما همیشه هم این طور نیست و برخی وقت ها واقعا بدشانسی وجود دارد.

[ad_2]