[ad_1]
بیوگرافی هوشنگ ابتهاج شاعر و همسرش الما مایکیال و فرزندان +اشعار و عکس و خانواده اش را در این قسمت از مجله شبوونه مشاهده نمایید.
هوشنگ ابتهاج سرشناس به سایه از شاعران سرشناس و کهنه کشورمان می باشد که سالها در عرصه هنری کشورمان کوشش حرفهای دارد ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ بستن ۹۴ سالگی دار فانی را وداع گفت.
بیوگرافی هوشنگ ابتهاج
امیر هوشنگ ابتهاج یکی از شاعران عظیم ایرانی بوده که دیوانهای شعر او علاقهمندان زیادی دارد
وی متولد ۶ اسفند ۱۳۰۶ در شهر رشت می باشد و در حال آماده ۹۳ سال سن دارد
او از خاندان سرشناس بهایی بوده پدربزرگش ابراهیم ابتهاج الملک میباشد که توسط یکی از اسلامگرایان تندرو با داس به کشتن می رسد
پدرش آقاخان ابتهاج از چهره های شاخص و سرشناس رشت بوده و مدتی به نام رئیس بیمارستان پورسینای این شهر کوشش میکرد
از کودکی تا شاعری
آقای هوشنگ ابتهاج دوران دبستان خود را در رشت سپری کرد و سپس دبیرستان را به تهران آمد
در دوران دبیرستان علاقه فراوان زیادی به شعر داشت و اولین دفتر شعر خود را به نام نخستین سرودها نوشت و بعداً منتشر کرد که علاقهمندان زیادی را به دست آورد
او در سال ۱۳۴۶ در مقبره حافظ شروع به خواندن کرد و با استقبال مردم روبرو شد سبک شعر جدید علاقه مندان زیادی را در کشورمان دارد او در سال ۱۳۵۰ تا سال ۱۳۵۶ به نام سرپرست برنامه گلها در رادیو ایران کوشش می کرد
همچنین ببینید: بیوگرافی محمدرضا شفیعی کدکنی
شکست عشقی هوشنگ ابتهاج
ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دستمایه اشعار عاشقانهای شد که در اون ایام صدا. بعدها که ایران درگیر جنگ و بحران شد، ابتهاج شعری به نام (دیرست گالیا…) با نشانه بههمان روابط عاشقانهاش در گیرودار مسائل سیاسی صدا.
ازدواج و همسر و فرزندانش
آقای هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۳۷ با خانمی به نام آلما ازدواج کرد و مالک فرزندانی به نام های آسیا و یلدا و کیوان و کاوه شد
همچنین ببینید: بیوگرافی ولی خدا کلامی شاعر
اخراج از کانون نویسندگان ایران
در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از باقر پرهام، احمد شاملو، محسن یلفانی، غلامحسین ساعدی و اسماعیل خوئی تصمیم به تعلیق هوشنگ ابتهاج، بهآذین، سیاوش کسرائی، فریدون تنکابنی و برومند بهدلیل نقض مرامنامه و پایهنامهٔ کانون گرفتند. این تصمیم درنهایت به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران، که بهشکل فوقالعاده برگزار شد، رسید و منجر به اخراج کل عناصر تودهای، بهدنبال این پنج بدن، از کانون نویسندگان ایران شد.
سبک کار
هوشنگ ابتهاج هم در شروع، همچون شهریار، چندی سعی کرد تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، بهمخصوص پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساساً شاعری غزلخانه بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود؛ دنبال کرد.
سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین سرودها» را که شامل اشعاری بهراهٔ قدیمی است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج دوست نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است؛ اما قطعه همان چهارپاره است با مضمونی از نوع غزل و بیان عواطف و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمیگیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزلهای خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل علامت داد تا آنجا که میتوان گفت تعدادی از غزلهای او از بهترین غزلهای این دوران بهشمار میرود.
مصاحبه و زندگی در المان
هوشنگ ابتهاج: من دو، سه ساعت زیادتر نمی خوابم. سحر فراوان زود بیدار می شوم. خودم چای صحیح می کنم. صبحانه یک لیوان چای می خورم با کمی نان خشک تا ظهر. روزها می نشینم گاهی تلویزیون دید می کنم و می بینم که دنیا روز به روز دیوانه تر می شود.
سپس ناهار می خورم و مجدد دیوانگی دنیا را دید می کنم. برایم جذاب است که بدانم آخر این دیوانگی دنیا, تا به کجا خواهد کشید. سپس شب هم کمی می روم و می خوابم. همین. هیچ کار مهمی نمی کنم.
در آلمان هم شعر می گویید؟
بله. این ویروسی است که از بدن آدم نمی رود. ترسم این است که در اون دنیا هم وابسته شعر گفتن شوم. شعر گفتن ایران و آلمان و ژاپن ندارد. گاهی چیزهایی به کله شما می آید و شما یاد گرفته اید, که آنچه حس می کنید، بگویید. گاهی کمتر و گاهی زیادتر.
دلیل مهاجرت هوشنگ ابتهاج به آلمان
هوشنگ ابتهاج: رفتن من اجباری بود. اول یکی از بچه هایم رفت آلمان، سپس زنم رفت که بچه ام تنها نباشد. سپس بچه های دیگرم رفتند. یک مدتی هم من ممنوع الخروج بودم. سرانجام من هم رفتم. البته مهاجرت نکردم، گاهی تهران هستم و در سال خوشبختانه چندین ماه ایران هستم.
سبک زندگی هوشنگ ابتهاج در آلمان
هوشنگ ابتهاج: من همه جا خودم هستم، همان طور در تهران زندگی می کنم که اینجا زندگی می کنم.
نظر هوشنگ ابتهاج دربارهی مهاجرت
هوشنگ ابتهاج: البته من خودم مهاجرت نکردم ولی اگر چیزی زندگی شما را تهدید می کند و خطر مرگ برای شما وجود دارد، شما حق دارید که هر نقطه خطرناکی را ترک کنید تا در امان باشید.
یا مثلا می خواهید کاری کنید که اصل زندگی تان است در جایی می شود و در جای دیگری نمی شود؛ حتی اگر کار عبثی باشد، مثلا می خواهید شیپور بزنید. البته منظورم از شیپور، آلت موسیقی نیست.
شما نمی توانید در خانه خودتان شیپور بزنید چون همسایه داد می زند که آقا شلوغ نکن، می خواهیم بخوابیم. شما نه تنها حق دارید بلکه وظیفه شماست جایی بروی که این تنها غرض زندگی تان را انجام دهید؛ الآن چه به بیابان بروید، چه جایی بروید که کسی سد کارتان نشود.
در بیوگرافی امیر هوشنگ ابتهاج واجب به ذکر است که او اولین فرزند میرزا آقا خان ابتهاج و فاطمه رفعت و تنها پسر یک خانواده ۴ فرزندی بود. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود.
هوشنگ ابتهاج در سال 1337 زمانی 31 ساله بود با آلما مایکیال ازدواج کرد که ثمره اون چهار فرزند بنام های یلدا متولد 1338، کیوان متولد 1339، آسیا متولد 1340 و کاوه متولد 1341 می باشد.
تخلص شعری ابتهاج، «ه.ا. سایه» است به همین سبب او در بین مردم و شعر دوستان به نام سایه نیز معروف است. ابتهاج در مورد سبب انتخاب این تخلص میگوید: حروف و کلمات برای من رنگ دارند. «ر» خاکستری، «گ» نارنجی و «ج» سیاه است. «ی» کلمات برایم سرد و گرماند. سایه کلمهای سرد است. گلابی کلمهای گرم. بهخیال من، در کلمه سایه یک مقدار راحتی و خجالتیبودن و فروتنی و بیاذیت بودن هست. اینها برای من جذاب بود و با دنیا من میساخت. خود کلمه سایه از نظر حروف الفبا سخن لطیف بدون ادعایی است. در اون نوعی افسوس است و وجود معنای این کلمه، نوعی افتادگی دارد در مقابل خشونت و حتی میشود گفت وقاحت. بیوگرافی کامل هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه از تولد تا دلیل فوت
از سال 1350 زمانی 44 ساله بود سرپرست برنامه گل ها در رادیو ایران شد و برنامه موسیقیایی گلچین هفته را پایه گذاری کرد و در سال 1357 سپس از رویدادها میدان ژاله به دنبال محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی و حسین علیزاده در 17 شهریور 1357 از رادیو استعفا داد.
فوت کرد هوشنگ ابتهاج
یلدا ابتهاج، دختر آقای ابتهاج، با انتشار بیتی از این شاعر در شبکه اجتماعی اینستاگرام نوشت که «سایه ما با هفتهزار سالگان سربهسر شد.»
«سایه» تخلص هوشنگ ابتهاج بود، شاعری که هم در قطعه نیمایی و هم غزل و مثنوی شعر میصدا.
دلیل فوت کرد آقای ابتهاج اعلام نشده، اما او تیر ماه امسال به سبب نارسایی کلیه چند روزی در یکی از بیمارستانهای شهر کلن آلمان بستری بود، شهری که در اون زندگی میکرد.
«دیرست گالیا…» از سرشناسترین اشعار ابتهاج است که در کنار مضمون عاشقانه اون، دغدغههای سیاسی و اجتماعی او را نیز بازتاب میدهد. «ارغوان» نیز سروده پرطرفدار دیگر آقای ابتهاج است که خوانندگان متعددی اون را به صدا خواندهاند از جمله علیرضا قربانی.
[ad_2]