تحلیل وضعیت بازارهای موازی «بورس»، «طلا و سکه»، «دلار» و «مسکن»

[ad_1]

صفحه اقتصاد– در ایران، بازارهای مختلف بورس، ارز، طلا، سکه، ماشین، مسکن و سپرده بانکی، بازارهای مالی و اقتصادی رقیب و موازی بوده و بر حسب اتفاقاتی که در سطح داخلی و بین المللی چهره می دهد، این بازارهای موازی و رقیب، برای جاذبه اندوخته تلاش می کنند.

در حالی که در روزهای اخیر، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نزد نویس جدید توافقی برای جایگزینی برجام ارائه کرده و امکان دارد توافق اتمی جدیدی بین ایران با آمریکا ، اتحادیه اروپا، چین و روسیه به امضاء برسد، «صفحه اقتصاد» در گفتگو با پزشک مریم محبی (تحلیلگر بازارهای مالی)، وضعیت کنونی بازارهای مالی رقیب داخلی ایران و دورنمای بازارهای مختلف در شکل حصول توافق اتمی جدید را به گفت و گو گذاشته است.

*****

 *شاخص کل بورس در روز دوشنبه 10 مرداد 1401 به یک میلیون و 427 هزار واحد رسید. در روز سه شنبه 11 مرداد هم شاخص کل با 3 هزار واحد افزایش، به یک میلیون و 430 هزار واحد رسید و در مجموع، شاخص کل بورس در سال 1401 فقط حدود 4 درصد نسبت به آخر سال 1400 رشد داشته است. در روزهای اخیر، ارزش کل معاملات روزانه در حد 2 هزار میلیارد تومان بوده که نسبت به رقم بالای 20 هزار میلیارد تومان سال 1399 و تاریخ اوج بورس، ناچیز است.

در خرداد 1401 یعنی زمانی که قطعنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران، به تصویب رسید، شما گفته بودید خروج اندوخته از بورس اتفاق می افتد و اندوخته ها به بازارهای موازی سکه، طلا و مسکن می روند. در زمان حدود 2 ماهی که از تاریخ صدور قطعنامه آژانس قبل، بازارهای مختلف چه تغییراتی داشته اند و چه اتفاقاتی در این بازارها چهره داد؟

-اون چیزی که نزد بینی می شد دقیقاً اتفاق افتاد و دلیل‌ هیجانی صدور اون قطعنامه، بر بازار گذاشته شد. در چند ماه اخیر، اخبار بدی که مخابره شده، چندان اخبار مهم و با اهمیتی نبودند، اما هر ضربه ای که به پیکره ناخوش بورس درون می شود، می تواند بدنه صدمه پذیر اون را اذیت کند.

به دلیل این که بورس، ناخوش است این اثرهای منفی را از اتفاقات غیر مهم می گیرد و ما شاهد بودیم که همین حالت چهره داد. در این زمان، یک پادشاهی خبرهای نامناسب، دلیل‌ خودشان را گذاشتند و اطمینان مردم نسبت به بورس، کم و کمتر شد و پول ها از بورس خارج شد. این پول ها به سو بازارهای موازی رفت و بیش از همه، این پول ها به سو بازار مسکن رفت.

*در همان تاریخ صدور قطعنامه به این داستان نشانه کرده بودید که این خروج اندوخته از بورس، یک اتفاق کوتاه زمان است. الان فکر می کنید که این اتفاق در اون تاریخ و سپس از اون، کوتاه زمان بوده یا این که اتفاقاتی افتاد که خروج اندوخته تداوم پیدا کرد؟

-این اتفاق ها کوتاه زمان است، اما به طور مکرر و پشت سر هم، این اتفاقات تکرار می شود. سپس از این که گفت و گو پرونده اتمی ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی تمام شد، انتشار شرح های مالی شرکت های بورسی را داشتیم.

شرح های تعدیل شده هم منتشر شدند ولی شرح ها در حد مطلوبی که فکر می کردیم نبودند، یعنی شرح های مالی نتوانستند دلیل‌ مطلوبی بر بازار بورس داشته باشند. در ادامه، گفت و گو نرخ بالای بین بانکی مطرح شد. تمام این اتفاقات، مسائل فراوان نزد پا افتاده و غیر مهم هستند ولی این نوع اتفاقات به طور پی در پی چهره دادند.

بازار اندوخته ما، هر هفته یا هر دو هفته یکبار، یک خبر ناامید کننده را می شنود و با این که هنوز دلیل‌ منفی خبر قبلی تمام نشده، خبر جدید دریافت می شود. برای مثال، دوره مجامع عمومی شرکت های بورسی تمام شد و درون ماه مرداد شده ایم ولی هیچ اتفاق و تحول خاصی در بورس نیفتاده است. در این بین، شایعه تسویه کارگزاری ها در آخر شهریور ماه مطرح شده و به هر حال، این نوع اتفاقات می تواند تاثیر منفی بگذارد.

*ایران، به طور قطعی دیدگاه آژانس بین المللی انرژی اتمی را در اون قطعنامه قبول نکرد. از طرفی، اجلاس بعدی آژانس در شهریور ماه سال جاری و نزد رو برگزار می شود. آیا دوباره تصور می کنید وضعیت بازارها، همان وضعیت تاریخ صدور قطعنامه در خرداد ماه است یا این که وضعیت بازارهای موازی تغییر می کند؟

-بازارهای موازی قطعاً تغییر خواهند کرد برای چی که دوره ها یا سیکل های رواج و رکورد متعدد در بازارهای مختلف داریم. برای مثال، به شکل سنتی این طور است که در دوره تابستان، معمولاً بازار مسکن رواج بیش تری دارد نسبت به مثلاً دوره پاییز. با این حال، هیچ تضمینی در این زمینه وجود ندارد که همان سیکل قبلی، در بازار مسکن تکرار شود.

ما در اقتصاد سرزمین برخی عوامل مکرر و اثرگذار را می بینیم که سیکل ها را تغییر می دهند. به این شکل که این عوامل اثرگذار، دوره های رواج را کوتاه تر و دوره های رکود را بلندتر و طولانی تر می کنند. در نتیجه، پول ها بیش تر به سو بازارهای اندوخته ای مصرفی می روند همانند مِلک و ماشین که دولت در قسمت تقاضای آنها مداخله کمتری می کند.

*نزد بینی می شد در ماه مرداد جاری و همزمان با شروع ماه محرم، تقاضا برای خرید طلا و سکه کاهش پیدا کند و احتمال کاهش قیمت طلا و سکه داده می شد. در عمل، کاهش قیمت جدی در روزهای اخیر در بازار طلا و سکه اتفاق نیفتاد.

الان قیمت سکه 14 میلیون و 850 هزار تومان است و کاهش قیمت سکه و طلا، محسوس نیست. به نظر شما برای چی الان وضعیت بازار طلا و سکه این طور است؟

-بازار طلا و سکه از دو عامل تاثیر می گذرد و یک عامل، قیمت طلا در سطح جهانی است. صبر می رفت قیمت اونس طلا، وابسته تغییر و تحول شود. برای چی که قرار بود جلسه فدرال رزرو آمریکا برگزار شود و نزد بینی می شد نرخ استفاده بانکی آمریکا به دلیل سیاست های انقباضی این سرزمین، حدود یک درصد افزایش پیدا کند.

این مقدار افزایش نرخ استفاده آمریکا، می توانست فشار فروش بر کامودیتی ها از جمله طلا را فراوان کند، اما اون چیزی که اتفاق افتاد، این بود که نرخ استفاده فقط به اندازه هفتاد و پنج صدم درصد افزایش پیدا کرد. در حالی که دلیل‌ این مقدار افزایش نرخ استفاده آمریکا، توسط بازار پیشخور شده بود. به همین دلیل، بازار نتوانست رفتار منطقی خودش را در خصوص کاهش قیمت طلا در سطح دنیا، ادامه بدهد.

از سو دیگر، در درون ایران انتظارات تورمی بالایی به وجود آمده. با وجود این که تقریباً نرخ دلار در ایران پابرجا مانده و فقط بین عددهای 30 تا 32 هزار تومان در حال نوسان است، اما بازار انتظارات تورمی بالایی دارد. در نتیجه، بازار به استقبال قیمت های بالاتر رفته است.

دومین عامل اثرگذار بر بازار طلای داخلی، همین نرخ دلار است. با بالا رفتن نرخ دلار، ما می توانیم صبر افزایش قیمت طلا و سکه را داشته باشیم. به همین دلیل، زمانی که قیمت طلا در درون ایران افزایش پیدا کرد و قیمت جهانی طلا کاهشی نشد، ما فقط شاهد کاهش حباب قیمتی بودیم ولی کاهش قیمت واقعی اتفاق نیفتاد.

در این زمان، سکه طلا به استقبال قیمت های بالای اونس طلا و نرخ دلار رفته بود. ما الان ری-اکشن یا این واکنش را در قطعه کم شدن حباب مثبت سکه طلا می بینیم.

*در روزهای اخیر کوچک شدن حباب سکه یک مقدار اتفاق افتاده ولی حباب سکه در روزهای قبل تا حدود 2 میلیون تومان افزایش پیدا کرده بود. الان یک مقدار کاهش پیدا کرده و حدود یک میلیون و 800 هزار تومان شده.

همین حباب حدود یک میلیون و 800 هزار تومان، یک حباب عظیم بوده و معمولاً گفته می شود زمانی حباب سکه بالای 10 درصد می رود خرید سکه پرخطر است. در حال آماده، معامله گران بازار داخلی چگونه ریسک می کنند و سکه را با حباب بیش از 10 درصد خریداری می کنند؟

-معامله گران، سکه حباب دار نمی خرند. اساساً معامله گران، بیش تر روی خرید طلای آبشده، طلاهای شکسته و طلاهای ناپخته تمرکز دارند و روی سکه چندان معامله نمی کنند. معامله سکه، بیش تر مربوط به افرادی است که پول ترسو دارند. این افراد در بازار سهام، از کاهش زیادتر قیمت سهام خودشان می ترسند. در نتیجه سهام خودشان را می فروشند و درون بازار سکه شده و سکه معامله می کنند.

بنابراین، این نوع افراد، هم در بازار سهام، ریسک کرده و زیان دیده اند و هم در بازار طلا. به دلیل این که این نوع افراد، از عوامل مختلف اثرگذار بر قیمت طلا شناخت کاملی ندارند و یک ثروت گران را می خرند.

در صورتی که در همان بازار طلا، زمانی که حباب مثبت و بالای 10 درصد در سکه داریم، مقدار حباب در بازار طلای ناپخته به مراتب، کوچک تر است. این افراد، به دلیل نا آگاهی، به دلیل نداشتن تجربه و این که نمی دانند طلای ناپخته را از جای با اعتبار خریداری کنند، مجبور هستند به سو بازارهایی بروند که حباب مثبت دارند، گران هستند و خرید کالای گران نیز، همیشه دارای ریسک است.

*یک گفت و گو این است که خرید طلای آبشده، یک کار تخصصی است. به غیر از ورود به بازار سکه، آیا ممکن است همان افرادی عادی بتوانند کار دیگری انجام بدهند؟

-کسانی که اطلاعات تخصصی در مورد یک بازار ندارند، باید تلاش کنند با مطالعه، بازارهای مختلف را بشناسند. برای مثال، این نوع افراد می توانند به سو طلاهای دست دوم بیا سکه پارسیان بروند.

پول هایی که این افراد دارند، کم هست و امکان دارد مثلاً نتوانند 10 عدد سکه طلا بخرند. به همین دلیل جستجو سکه های کم ارزش قیمت تر یا حتی ربع سکه می روند. در مجموع، رفتارهای متفاوتی وجود دارد و افراد مختلف با توجه به شرایط، علم و میزان ریسک پذیری، رفتارهای مختلف دارند و به سو بازارهای مختلف می روند.

 *حباب نیم سکه و ربع سکه، فراوان زیادتر از حباب سکه کامل بوده و حباب سکه های کوچک بین 30 تا 40 درصد است. از سو دیگر گفت و گو این است که خرید سکه ای که حباب بالای 10 درصد دارد پرخطر است.

در وضعیت فعلی، خرید سکه کامل که کمی بیش از 10 درصد حباب قیمتی دارد پرخطر تر است یا این که خرید ربع سکه و نیم سکه خطر بیش تری دارد؟

-خرید سکه با حباب فراوان، ریسک بیش تری دارد. در اقتصاد و در معاملات گفته می شود ریسک، عدم دستیابی به هدف در تاریخ یا قیمت مورد صبر است، یعنی چه از نظر زمانی و چه از نظر قیمتی، اگر ما به هدف نرسیم ریسک را متقبل شده ایم.

یک فرد که الان سکه کامل می عقل، یعنی این که این فرد، الان سکه را با 10 درصد بالاتر از قیمت واقعی خریداری می کند. اگر قیمت سکه به اندازه 10 درصد در بازار سکه افزایش پیدا کند، جدید این فرد به قیمت سر به سر و قیمت تعادلی می رسد.

اگر بازار ما 20 درصد قیمت سکه را افزایش بدهد و سایر عوامل اقتصادی هم پابرجا بمانند، این نوع افراد به 10 درصد سود می رسند. البته رسیدن به این مقدار سود، تاریخ زیادی می خواهد. جدید اون هم در بازاری که دولت به طور مستقیم، اون را مدیریت و کنترل می کند و در برخی موارد قیمت ها را متناسب با شرایط بازار کم و فراوان می کند.

*در سال های قبل، رکود 32 هزار تومان در نرخ دلار بازار آزاد شکسته شده بود…

-در همین سال 1401 هم نرخ دلار به 32 هزار تومان رسید.

*در روزهای قبل نرخ دلار به 32 هزار تومان و بالاتر از اون رفت و به سقف تاریخی خودش در حرکت قبلی رسید. با این حال، نرخ دلار در محدوده بالای 32 هزار تومان تثبیت نشد و به کانال 31 هزار تومان آمده و الان 31 هزار و 700 تومان است.

برخی تحلیلگران رقم های 35 هزار تومان و حتی 40 هزار تومان را برای نرخ دلار نزد بینی می کردند. شما این کاهش نرخ دلار را چگونه تحلیل می کنید و چه شرایطی آماده شده که نرخ دلار نتوانسته بالای 32 هزار تومان تثبیت شود؟

-یکی از مهم ترین مسائلی که توانست به کاهش قیمت دلار کمک کند، دستیابی دولت به حقوق نتیجه از فروش نفت است و همچنین قیمت انرژی در دنیا گران شده. این وضع دلیل شده دست دولت به درآمدهای ارزی برسد.

در وضعیت فعلی، یک مقدار ذخایر ارزی دولت بیش تر شده و هم این که کسری بودجه سال 1401 کمتر از صبر شود. با توجه به این که دولت از راه صادرات نفت حقوق کسب کرد، بخشی از این پول ها را به بازار تزریق کرد.

*در مرداد سال 1400 که دولت از آقای روحانی به آقای رئیسی منتقل شده، بانک مرکزی 8 میلیارد دلار ذخایر دلاری به شکل اسکناس در درون ایران داشته است. از نظر شما، آیا همان منابع هست که امروزه در قطعه ارز سهمیه ای و به ازای هر نفر 2 هزار دلار داده می شود یا این که احیاناً دولت پول جدیدی دریافت کرده است؟

-سرزمین به طور مستمر، حقوق نتیجه از صادرات دارد و زمانی حقوق نتیجه از صادرات، افزایش پیدا می کند دسترسی دولت به این منابع هم بیش تر می شود. به نظر می رسد در 3 ماهه انتهایی سال 1400 و  4 ماه نخست سال 1401، قیمت انرژی به سطح مطلوبی رسید و درآمدهای ارزی ایران افزایش پیدا کرد.

طبق آمار بانک مرکزی 88 درصد فروش نزد بینی شده نفت، پژوهشگر شده، اما صرفاً 18 درصد از درآمدها نتیجه شده. با این حال، درآمدها کسب شده و نفت با قیمت بالای 90 دلار بابت هر بشکه صادر می شود. بنابراین، قیمت های بالای حامل های انرژی در سطح دنیا، به دولت ایران کمک کرد.

 *سپس از مذاکرات اتمی در سرزمین قطر، در مورد اجرای دوباره برجام نا امیدی ساختن شد. در روزهای اخیر، آقای بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا یک نزد نویس جدید برای توافق و چیزی مانند برجام، به کشورهای سو مذاکراه برجام تحویل داده است.

ارائه این نزد نویس امیدواری هایی ساختن کرده و آقای کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه ایران از تلاش آقای بورل تقدیر کرده و این کار را مثبت دانسته است. فکر می کنید در وضعیت فعلی ممکن است قبل از همان جلسه شهریور آژانس بین المللی انرژی اتمی، توافق نتیجه شود؟

-امکان توافق هر ثانیه وجود دارد ولی اون چیزی که مهم است، این است که اقتصاد ما و بورس ما، به عدم توافق انس کرده است. بنابراین بازارهای مالی ایران به اخبار منفی برجام چندان واکنش علامت نمی دهد، اما اخبار مثبت همانند حصول توافق و امضای اون و نه شایعات شروع مجدد مذاکرات، می تواند دلیل‌ مثبت بر بازار ما داشته باشد.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!

[کل: 2 میانگین: 4]

[ad_2]