تنبیه قصاص برای متهم کشتن در مهمانی شبانه

[ad_1]

مجازات قصاص برای متهم قتل در مهمانی شبانه

پسری که مدعی است برای پیشگیری از تعرض دست به کشتن زده است از سوی دادگاه مجرم شناخته و به قصاص محکوم شد

متهم که مردی کم سن است سپس از کشتن نگهبان یک کارخانه بازداشت شد و در توضیح اینکه برای چی دست به کشتن زده است ادعا کرد مقتول تصمیم داشت به او تعرض کند.

کشتن نگهبان در خانه سرایداری

یک سال قبل درگیری خونینی به ماموران پلیس شرح شد. هنگامی ماموران در محل آماده شدند، متوجه شدند مرد به نام نیما در دم جان باخته است. پلیس متوجه شد غیر از مقتول دو مرد کم سن دیگر هم آنجا بودند. ماموران با دستگیری یکی از آنها به نام سعید متوجه شدند ضارب جوانی به نام پیمان است که متواری شده است. به این ردیف پیمان ردیابی و بازداشت شد.

سعید که در محل حادثه بود به ماموران گفت: من ابداً نمی‌دانم به چه سبب این اتفاق افتاده است، من وقت درگیری خواب بودم هنگامی بیدار شدم دیدم نیما چاقو خورده است.

این در حالی بود که پلیس کمی از وسایل باارزش نیما را دنبال پیمان کشف کرده بود. در ادامه پیمان تحت بازجویی قرار گرفت و ادعا کرد مقتول تصمیم تجاوز داشته است.

او نحوه کشتن را توضیح داد و گفت دوستش را با درون کردن ضربه چاقو کشته است.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای نگهداری به دادگاه ارسال و شعبه 11 مسئول نگهداری به این پرونده شد.

محاکمه عامل کشتن

در جلسه دادگاه دایی قربانی که تنها ولی دم بود درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت: متهم با انگیزه سرقت خواهرزاده‌ام را بی‌رحمانه کشته و با دروغگویی تلاش دارد واقعیت را پنهان کند. من شک ندارم انگیزه او از کشتن سرقت بوده است. به همین خاطر آماده به گذشت نیستم و برای او قصاص می‌خواهم.

سپس متهم در درجه مخصوص ایستاد و اتهام کشتن را گردن گرفت.

او گفت: اون روز یکی از دوستانم به نام مرتضی سراغم آمد و گفت یکی از دوستانش به نام نیما که نگهبان یک کارخانه است مهمانی شبانه راه انداخته است و از من خواست تا همراهش به مهمانی بروم. ما با هم به آنجا رفتیم و سپس از چند ساعت هنگامی مرتضی خواب بود نیما سراغم آمد. او که حال طبیعی نداشت از من خواست لباس‌هایم را دربیاورم. او زندانی وسوسه‌های شیطانی شده و می‌‌خواست مرا اذیت دهد که مقاومت کردم اما نیما به رویم چاقو کشید و می‌خواست با تهدید مرا مجبور کند تسلیم خواسته شومش شوم.

او ادامه داد: نیما یک ثانیه به سمتم حمله و پیراهنم را پاره کرد. در همین وقت چشمم به چاقویی افتاد که کنار بخاری قرار داشت. من برای نگهداری از خودم چاقو را برداشتم و چند ضربه به او زدم. سپس فرار کردم.

متهم به قضات گفت: اعتقاد کنید اگر نیما را نزده بودم احتمالا در اون مهمانی کشته می‌شدم. من ابداً نیما را نمی‌شناختم و هیچ خصومتی با او نداشتم. من فقط دنبال دوستم به مهمانی رفته بودم که وابسته شدم.

سپس وکیل متهم به نگهداری پرداخت و گفت موکلش در نگهداری از خودش دست به کشتن زده است.

در آخر جلسه قضات درون شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، ادعای پیمان مبنی بر نگهداری مشروع را نپذیرفتند و او را به قصاص محکوم کردند.

گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: etemadonline.ir

[ad_2]