خانه ناراحت هوشنگ ابتهاج به افول نشست

[ad_1]

یلدا دختر هوشنگ ابتهاج در صفحه اینستاگرام خود از فوت کرد این شاعر مشهور ایرانی در ۹۵ سالگی خبر داد.

امیر هوشنگ ابتهاج (زاده ۶ اسفند ۱۳۰۶–درگذشته ۱۹ مرداد ۱۴۰۱) متخلص به سایه شاعر و پژوهشگر ایرانی بود. ابتهاج متخلص به «ه.الف سایه»، از شاعران متبحر همزمان است که هم در قطعه‌های کلاسیک همانند غزل و مثنوی شعر دارد و هم در قطعه‌های جدید.

هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۱۸ با موسیقی و سرودن شعر دوست شد. وی در شروع، همچون شهریار، چندی سعی کرد تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به مخصوص پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساساً شاعری غزل خانه بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود؛ دنبال کرد.

منزل شخصی سایه در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده‌ است. دلیل این نام‌گذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر سرشناس ارغوان خود را برای اون درخت گفته‌است.

او  هم همانند دیگران شاعران همزمان نیما همچون شهریار در ابتدا تلاش کرد تا راه نیما را دنبال کند؛ اما پس از مدتی راه خود را از شعر نیمایی جدا کرد و تنها به سرودن غزل پرداخت.

«سراب» اولین مجموعه شعر اوست که با مضامین شعر جدید صدا شده است. گرچه قطعه شعرش همان چهارپاره است اما با مضامینی از جنس غزل و بیان عواطف و عواطف شخصی، واقعی و طبیعی بوده است.

خانه ناراحتِ غروبی خفه بود

همانندِ امروز که باریک است دلم

پدرم گفت چراغ

و شب از شب پُر شد

من به خود گفتم یک روز گذشت

مادرم آه کشید؛

زود برخواهد گشت

ابری یواش به چشمم لغزید

و سپس خوابم برد

که خیال داشت که هست این همه درد

در پنهان شدنِ قلبِ اون کودکِ خُرد

آری، اون روز چو می رفت کسی

داشتم آمدنش را اعتقاد

من نمی فهمیدم

معنیِ «هیچ وقت» را

تو برای چی بازنگشتی دیگر؟

آه ای واژه ی شوم

خو نکرده ست دلم با تو هنوز

من پس از این همه سال

چشم دارم در راه

که بیایند عزیزانم، آه

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!

[کل: 0 میانگین: 0]

[ad_2]