[ad_1]
در این مطلب از صفحه اقتصاد، به توضیحاتی درباره روز عاشورا در سال 1401 و جزئیات کامل اتفاق کربلا، خواهیم پرداخت، با ما دنبال باشید.
تاریخ دقیق روز عاشورا در تقویم شمسی برابر است با :
روز دوشنبه ۱۷ مرداد سال ۱۴۰۱
تاریخ دقیق روز عاشورا در تقویم قمری برابر است با :
روز دوشنبه ۱۰ محرم سال ۱۴۴۴
تاریخ دقیق روز عاشورا در تقویم میلادی برابر است با :
روز دوشنبه ۸ آگوست سال ۲۰۲۲
عاشورا، روز دهم از ماه محرّم. با ارزش و مهم بودن این روز برای شیعیان بهسبب اتفاق کربلا در روز ۱۰ محرم سال ۶۱ قمری است. امام حسین(ع) در روز عاشورا به دنبال یارانش در کربلا در جنگ با سپاه کوفه به فرماندهی عمر بن سعد به شهادت رسید.
شیعیان همهساله با شروع ماه محرم عزاداری میکنند. مراسم عزاداری در زیادتر مناطق تا روزهای ۱۱ و ۱۲ محرم و در برخی مناطق تا آخر ماه صفر ادامه مییابد. اوج این عزاداریها در روز عاشوراست. این روز در تقویم رسمی ایران، عراق، افغانستان، پاکستان و هند، تعطیل است.
عاشورا به چه معناست؟
عاشور، عاشورا و عاشوراء، بنا به قول معروف علمای لغت، دهم محرم را گویند و اون روزی است که حسین بن علی(ع) شهید شد.در «جمهرة اللغة» آمده است روز عاشورا پس از اسلام به این نام خوانده شده و در جاهلیت چنین نامی وجود نداشته است. برخی از واژهشناسان عاشورا را کلمهای عبرانی و مُعَرَّب (عربی شده) واژه عاشور دانستهاند. عاشورا در زبان عبری برای نامیدن روز دهم ماه تشری (ماه یهودی) به کار میرود.
عاشورا نزد از اسلام
یهودیان، مسیحیان و اعراب تاریخ جاهلیت عاشورا را عظیم میداشته و این روز را روزه میگرفتهاند. از رسول خدا(ص) روایت شده: یک روز قبل از عاشورا و یک روز سپس از اون را هم روزه بگیرید تا از شباهت به یهود که فقط روز دهم را روزه میگرفتند خارج شوید.
نزد و پس از اتفاق کربلا
در روایتی از امام باقر(ع) تعریف شده: روزه در عاشورا قبل از واجب شدن روزه ماه رمضان معمول بوده، ولی پس از اون ترک شده است.
اهل سنت روز عاشورا را سالگرد روزی میدانند که حضرت موسی(ع) دریای قرمز را شکافت و به دنبال پیروانش از اون گذشت و این روز را گرامی داشته و روزه گرفتن در این روز را مستحب میدانند.
اتفاق کربلا در جمعه دهم مُحَرَّم سال ۶۱ قمری چهره داد.
بنیامیه پس از اتفاق کربلا با اقداماتی همانند شروع به ذخیره آذوقه یک سال خود، تبریک و شادباش گفتن و لباسهای جدید پوشیدن، و روزه گرفتن، روز عاشورا را مبارک شمردند چنانکه در بازدید عاشورا آمده، «هذا یومٌ تَبَرَّکت بِهِ بَنُوأُمَیةَ؛ این روزی است که بنیامیه اون را مبارک میدانستند».
امامان معصوم شیعه از روزه عاشورا نهی کردهاند و در برخی موارد گفتهاند که در روز عاشورا تا نزدیک افول چیزی نخورید و نیاشامید، اما نزدیک افول چیزی بخورید تا روزه اصطلاحی نباشد.
عزاداری محرم
روز عاشورا مهمترین روز عزاداری در فرهنگ شیعیان است. در هر جایی که گروهی از شیعیان وجود داشته باشند در این روز مراسم سوگواری برگزار میشود. کشورهای شیعهنشین در این روز تعطیل رسمی هستند. بازارها و کسب و کار نیز تعطیل است. عزاداری که در ده روز اول محرم معمولا شبها و در مکانهای سرپوشیده برگزار میشد به کوچه و خیابانها منتقل میشود و مردم به شکل دستههای عزاداری حرکت میکنند. دستههای عزادار با خود پرچمهای عزا، عَلَم، کتل، توغ، سایر علامتهای مربوط به عزاداری امام حسین(ع) را حمل میکنند. عزاداری روز عاشورا تا ظهر طول میکشد. دستهجات عزا معمولا به اماکن مذهبی عمومی همانند مرقد امامان یا امامزادگان منطقه و منزل دانایان ساکن هر شهر میروند. در برخی مناطق نیز آخرین نقطه حرکت عزادارن قبرستان و محل دفن اموات است.[نیازمند منبع]
نخستین بار آل بویه این روز را تعطیل عمومی اعلام کردند و مردم به عزاداری مشغول شدند.
شیعیان و حتی برخی اهل سنت و ادیان غیراسلامی، روز عاشورا را برای زندهداشت شهیدان کربلا به سوگ مینشینند. سوگواری محرم، در شروع با گریه و شعرخوانی مُنشِدان شکل میگرفت؛ اما رفتهرفته مداحی، روضهخوانی، شمایلکشی، سینهزنی، تعزیه و جز اون بر مراسم سوگواری اضافه شد. زیادتر این آیینها در دوران آلبویه، صفویه و قاجار شکل گرفتند. برخی از دانایان دینی و روشنفکران مواجهههایی با برخی از این آیینها (بهمخصوص قمهزنی) داشتهاند.[نیازمند منبع]
اعمال روز عاشورا
شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان میگوید: «شایسته است شخص در این روز مشغول کاری از کارهای دنیا نگردد و ناراحت باشد و این امر در نحوه لباس و خوراکش آشکار باشد. این روز را بر امام حسین(ع) عزاداری کند و اون حضرت را بازدید کند. خواندن هزار مرتبه ستایش، دعای عشرات، خودداری از خوردن و آشامیدن اما بدون تصمیم روزه و هزار مرتبه لعن بر قاتلان امام حسین(ع) نیز از اعمال ذکر شده برای این روز است.
تنظیم سپاه
امام حسین (ع) سپس از نماز سحر، سپاه خود که متشکل از ۳۲ بدن سواره و ۴۰ بدن پیاده بود را به سه دسته تنظیم کرد و فرماندهی یک گروه را خود و دیگر گروهها را به (زهیر بن قین) و (حبیب بن مظاهر) واگذار کرد. همچنین پرچم سپاه را به حضرت ابوالفضل (ع) سپرد. سپس دو سپاه در برابر هم صف آرایی کردند و مهیا جنگ بایکدیگر شدند.
پند و اندرزهای قبل از جنگ
امام حسین (ع) نزد از شروع جنگ، تلاش بسیاری کرد تا از خونریزی و کشتار مسلمانان در هر دو سو پیشگیری کند. اما دشمن که به تعداد سپاه خود متکبر بود به هیچ پیشنهادی پاسخ مثبت نداد و خواهان شروع جنگ بود.
امام حسین (ع) برخی از یاران خود را نزد سپاه دشمن فرستاد تا با بیان واقعیت اونها را از ادامه این راه مصرف کنند، ایشان خود نیز با بیان خطبه هایی، دشمن را به دوستی و نزد گیری از خونریزی دعوت نمود، (لهوف سید طاووس، ص ۱۱۴)، اما به غیر از تعدادی کم که از خواب بی توجهی بیدار شده و به سپاه امام (ع) پیوستند بقیه آماده به درک واقعیت نبودند.
ندامت حر بن یزید
حر بن یزید تمیمی که یکی از فرماندهان دلیر و شجاع سپاه عمربن سعد بود از خواب بی توجهی بیدار شده و به نزد امام حسین (ع) رفته و تقاضای بخشش کرد. امام نیز با مهربانی از حر بن یزید استقبال کرد و موجب نیرومند اعتقاد او شد.سپس حر برای دعوت دشمن به سوی حق و واقعیت و نگهداری از امام حسین (ع) به نزد دشمن رفت (الارشاد، ص ۴۵۱)، اما سپاه دشمن که از ملحق شدن حر به امام حسین (ع) ناراحت و دلواپس شده بودند از نزدیک شدن حر به سپاه خودداری کردند. حر به ناچار به خیمه گاه امام بازگشت.
حمله سراسری
سپاه دشمن هنگامی که دید حر و چند بدن دیگر دعوت امام حسین (ع) را قبول کردند به سبب نگرانی برای از دست دادن افراد دیگر، دستور حمله را صادر کرد. عمربن سعد با رها کردن تیر به سوی یاران امام حسین (ع) جنگ را به شکل رسمی شروع کرد.
در زمان کوتاهی معادلات نظامی دشمن به هم ریخت، زیرا سپاه کمتر از صد نفری امام حسین (ع) که برخی از آنان را نوجوانان و یا کهنسالان و سالخوردگان تشکیل میدادند، چنان با شجاعت در برابر سپاه چند ده هزار نفری دشمن مبارزه میکردند که برای دشمن فراوان گران تمام شد.
هر یک از یاران امام حسین (ع) با دهها بدن از افراد دشمن مبارزه میکرد، یا به شهادت میرسید و یا دشمن را زمین گیر میکرد. دشمن تصور میکرد که سپاه کم امام حسین (ع) را در تاریخ اندکی نابود میکند و جنگ را به راحتی تمام میکند، اما متوجه شد که با کوهی پایدار از اعتقاد و اعتقاد روبرو است که جنگ با اونها کار سادهای نمیباشد. محدث قمی در روایتی از محمد بن ابی طالب موسوی گفت که در این جنگ، پنجاه بدن از یاران امام حسین (ع) به شهادت رسیدند. (منتهی الامال، ج ۱، ص ۳۴۹)
جنگ بدن به بدن
دشمن که نتیجهای از حمله سپاه خود نگرفته بود، آماده به جنگ بدن به بدن شد، برای چی که در بین سپاه دشمن برخی از افراد برای جنگ با امام حسین (ع) اکراه داشتند و هدف عمربن سعد را برآورده نساخته بودند. از سوی دیگر جنگ انفرادی برای سپاه کم امام حسین (ع) نیز خوب تر بود، زیرا در این شکل هر یک نفر میتوانست با تعداد بیشتری از دشمنان مبارزه کند.
همین کار موجب طولانیتر شدن تاریخ جنگ شد. یاران امام حسین (ع) یکی پس از دیگری با کسب اجازه از امام درون میدان جنگ میشدند و در نهایت به شهادت میرسیدند. تا نزد از ظهر تعدادی از یاران امام با همین منوال به شهادت رسیدند.
نماز ظهر عاشورا
به وقت ظهر، امام حسین (ع) که با ارزش و مهم بودن مخصوصای برای نماز قائل بود دستور توقف جنگ داد و همه به نماز ایستادند. دشمن این وقفه را نپذیرفت و به جنگ خود ادامه میداد. اما امام با یاران کم خود نماز ظهر را به شکل نماز خوف (نماز مخصوص تاریخ جنگ) به جای آورد و برخی از یاران مامور حفاظت از نمازگزاران شدند.
سعید بن عبدالله حنفی، یکی از ماموران محافظ بود که هر تیری که به سوی امام پرتاپ میشد خود را سپر بلا میکرد. او آنقدر مقاومت کرد تا نماز امام به آخر رسید، سپس به روی زمین افتاد و به شهادت رسید. (منتهی الامال، ج ۱، ص ۳۶۲)
شهادت یاران امام حسین (ع)
با آخر نماز، یاران با روحیه تواناتر جنگ را ادامه دادند. تمام یاران امام حسین (ع) همانند جوانان برومند بنی هاشم و فرزندان، برادران، برادرزادگان، خواهر زادگان و عموزادگان در نگهداری از دین و واقعیت به شهادت رسیدند.
جنگ هر کدام از یاران، سپاه دشمن را دلواپس و مستاصل میکرد و شهادت هر یک از اونها امام حسین (ع) را متاثر میکرد. به طوری که زمانی امام به تنهایی به مبارزه میپرداخت نگاهی به یاران شهید خود میافکند از اونها کمک میطلبید.
شهادت امام حسین علیه السلام
امام حسین (ع) با شهادت یاران خود به سوی خیمه گاه بازگشت و امام سجاد (ع) را که در بستر بیماری بود را جانشین خود تعیین کرد، سپس از خانواده خود خداحافظی کرد و برای جنگ به سوی دشمن رفت. امام حسین (ع) به تنهایی زمان زیادی با دشمن جنگید و تعداد بسیاری را به هلاکت رسانید. در هر فرصتی به سوی خیمه گاه میآمد و کودکان و زنان بی پناه را آسودگی میداد.
در یکی از این بازگشتها فرزند شیرخوار خود را برای بی نیاز کردن به سوی دشمن آورد، اما دشمن سنگدل به اون کودک شیرخوار مهربانی نکرد و هدف تیر قرار داد. امام حسین (ع) جسم بی جان حضرت علی اصغر (ع) را به خیمه بازگرداند و به مبارزه ادامه داد.
امام بر دلیل جراحتهای فراوان بر زمین افتاد و پس از صبر نیزهها و شمشیرهای فراوان از سوی دشمن به شهادت رسید. شمر بن ذی الجوشن، به سوی بدن نیمه جان امام رفت و با قساوت تمام سر مبارکش را از قفا جدا کرد، سپس سر بریده را به خولی اصبحی تحویل داد تا به نزد عمر بن سعد منتقل کند.
حمله و غارت خیمهها
دشمنان اهل بیت پس از شهادت امام حسین (ع) دست از جنایات فجیع خود برنداشتند و به سوی خیمهها رفتند تا هر آنچه در آنجا بود را به یغما ببرند. دشمن حتی به حریم اهل بیت (ع) نیز مهربانی نکردند و زیورآلات و لباسهای زنان را به تاراج بردند. (الارشاد، ص ۴۶۸)
از حمید بن مسلم روایت شد: به اتفاق شمر بن ذی الجوشن و گروهی از پیادگان، از خیمهها گذشتیم تا به علی بن الحسین علیه السلام رسیدیم که از شدت بیماری از هوش رفته بود. همراهان شمر گفتند که این ناخوش را هم بکشیم؟ من گفتم: سبحان خدا چه بی مهربانی مردمید شما. آیا این کودک ناتوان را هم میخواهید بکشید؟ همین بیماری که بر او عارض شده، او را کافی است. به هر طریقی بود آنان را از کشتن علی بن الحسین علیه السلام بازداشتم، ولی اون بی مهربانیها پوستی را که اون حضرت بر اون خوابیده بود بکشیدند و به یغما بردند. (منتهی الامال، ج ۱، ص ۳۹۹)
آتش زدن خیمهها
دشمنان پس از به یغما بردن خیمهها و غارت ثروتهای بازماندگان، خیمهها را آتش زدند. زنان و کودکان بی سرپرست از خیمهها خارج شدند و در بیابانهای دور و بر با صدا و بلند شیون و گریه سردادند و زندانی شدند. (لهوف سید بن طاووس، ص ۱۵۰)
تاختن دشمن با اسب بر جسم شهدا
به دستور عمر بن سعد، ده نفر از سپاه دشمن آمادگی خود را برای تاختن با اسب بر روی جسم شهدا اعلام کردند. این عده پس از نعل بندی اسبان خویش بر جسم شهیدان کربلا، از جمله اباعبدالله الحسین علیه السلام اسب تاختند و جسمهای پر از جراحت و بی سر شهیدان را در هم شکستند. (الارشاد، ص ۴۶۹ و معالم المدرستین، ج ۳، ص ۱۶۹)
اونها پس از کار ننگین خود برای دریافت جایزه به نزد عبیدالله بن فراوان رفته و گفتند: ما کسانیم که بر بدن حسین و یارانش اسب راندیم به حدی که استخوانهای سینه آنان را در زیر سمی ستوران، چون آرد لطیف کردیم! عبیدالله بن فراوان، اعتنایی به اونها نکرد و دستور داد که جایزه اندکی به اونها بدهند.
مختار ثقفی با ایستادن خود برای خون خواهی از شهیدان کربلا، دستور داد تا با میخهای آهنین، دست و پای این ده نفر را بر زمین کوبیدند و بر بدنشان اون قدر اسب دوانیدند که نزد از هلاکت شدنشان اعضا و اجزای بدنشان از هم جدا شد. (ماهیت ایستادن مختار، ص ۴۵۶)
فرستادن سر مقدس امام حسین (ع) به کوفه
عمر بن سعد برای اعلام وفاداری و عرض خوش خدمتی به عبیدالله بن فراوان در عصر عاشورا، دستور داد سر بریده امام حسین (ع) را به کوفه برده و آخر جنگ را اعلام کنند. خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم مامور انجام این کار شدند.
اونها شبانه به کوفه رسیدند، اما چون دارالاماره بسته بود، خولی سر مبارک امام را به خانه خود برد تا در روز یازدهم ماه محرم به نزد عبیدالله بن فراوان ببرد. سرهای دیگر شهدا نیز بین سرکردگان جنایت کار تقسیم شد تا برای دریافت جایزه به نزد عبیدالله ببرند. (الارشاد، ص ۴۷۰؛ معالم المدرستین، ج ۳، ص ۱۷۳ و منتهی الامال، ج ۱، ص ۴۰۱)
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[ad_2]