[ad_1]
اواخر اردیبهشتماه سال ۹۹ زن جوانی خبر ناپدید شدن پسر ۴ سالهای به نام تیام را به پلیس اعلام و درخواست کمک کرد.
به شرح وقت سحر به تعریف از مردم سالاری آنلاین، اواخر اردیبهشتماه سال ۹۹ زن جوانی خبر ناپدید شدن پسر ۴ سالهای به نام تیام را به پلیس اعلام و درخواست کمک کرد.
وی در توضیح اتفاق به مأموران گفت: پسرم برای بازی به کوچه رفته بود اما زمانی دقایقی سپس به کوچه آمدم از پسرم خبری نبود هرچه او را صدا زدم و دنبالش گشتم بیاستفاده بود.
با این شرح، مأموران با تحقیقات میدانی کار خود را شروع کردند و بلافاصله جستجو دوربینهای مداربسته محل رفتند.
پس از بازبینی تصاویر دوربینها متوجه شدند که تیام از سوی زنی کارتنخواب از جلوی خانه ربوده شده است و پس از بررسی زیادتر مشخص شد زن کارتنخواب نامش مریم و از بستگان دور مادر پسربچه است.
دستگیری متهم
با شناسایی عامل ربایش مأموران برنده شدند مریم را شناسایی و دستگیر کنند.
اما از پسربچه خبری نبود، زمانی متهم پس از دستگیری به اداره آگاهی منتقل شد، گفت: من ۲ فرزند کودک و نوجوان دارم و همسرم ۲ سال نزد برای اعتیادم به شیشه طلاقم داد و اجازه نداد که بچههایم را ببینم.
سپس از اون هم با جمعآوری ضایعات و گدایی خرج موادم را نوع میکردم و شبها هم کنار خیابان و پارک میخوابیدم.
چند وقت بود که دنبال کودکی بودم تا بتوانم به واسطه اون پول بیشتری از مردم بگیرم به همین خاطر چند بار در خیابان تلاش کردم تا کودکی را بربایم اما برنده نشدم تا اینکه به یاد تیام افتادم که از آشنایانمان بود.
اون روز جلوی خانهشان رفتم و پسر کوچک را فریب دادم سپس او را درون یک جعبه کارتن گذاشتم و با خودم بردم. تیام مرا میشناخت و قبلاً هم چند بار او را به پارک برده بودم برای همین از من نترسید و فکر کرد دارم با او بازی میکنم.
زمانی خیالم راحت شد که از خانهشان دور شدهایم با هم به سو جاجرود رفتیم و کارم را شروع کردم.
چند ده هزار تومانی هم با گدایی از مغازههای اون منطقه به دست آوردم.
فردای اون روز بازهم با تیام جلوی مغازهها رفتیم و تکدیگری کردیم و سپس از چند ساعت برای مصرف شیشه به نزدیکی کانال آب در جاجرود رفتیم و من هم مشغول مصرف مواد شدم و از تیام خواستم تا چند متر اون سوتر بازی کند و چشم به راه بماند تا کارم تمام شود.
عصابیت جان بچه را گرفت
اما او مدام شالم را میکشید و گریه میکرد، در یک ثانیه عصبانی شدم و با دستم او را به کناری هل دادم تا بتوانم مواد مصرف کنم که یک دفعه تیام درون کانال آب افتاد، از دیدن این منظره شوکه شدم و بسرعت درون کانال پریدم تا نجاتش بدهم عمق آب تا کمرم بود اما جریان آب آنقدر فراوان بود که نتوانستم بچه را بگیرم و آب او را با خودش برد.
چند روز سپس کارآگاهان دریافتند جسد تیام توسط یک ماهیگیر در رودخانه خجیر پیدا شده است.
پس از اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات پرونده برای نگهداری به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه دادگاه مادر تیام درخواست قصاص کرد اما پدر او به درجه رفت و گفت: در صورتی که متهم ۲۵۰ میلیون تومان پرداخت کند، گذشت میکنم.
در ادامه متهم به درجه رفت و گفت: من قبول دارم که دلیل مرگ پسربچه شدهام اما اعتقاد کنید قصدم کشتن او نبود و عمدی در کارم نداشتم.
من فقط میخواستم او را با خودم ببرم تا از مردم پول بیشتری بگیرم. تیام ناخواسته به درون کانال افتاد و من هم همه تلاشم را برای نجاتش انجام دادم اما برنده نشدم.
پس از آخر دفاعیات متهم و وکیل مدافع او قضات برای صدور رأی درون شور شدند.
[ad_2]