[ad_1]
شعر حماسی و عاشقانه درباره کربلا و شهادت امام حسین از قیصر امین پور
شادروان قیصر امینپور در «نی نامه» دید دیگری به نی دارد و سر نی را به گونهای عاشورایی بازگو کرده است.
۱۸بیت اول مثنوی از مولانا «بشنو از نی چو شکایت میکند» به نی نامه سرشناس است و این بار مرحوم قیصر امین پور شرح دیگری از نی به دست داده است؛ می دانیم که سر مبارک حضرت امام حسین (ع) را پس از اون که از بدن چاک چاکش جدا کردند بر سر نی خیزرانی منزل به منزل با کاروان اسیران به غذا بردند.
روایت منظوم زنده یاد قیصر امین پور از این اتفاق:
خوشا از قلب نم اشکی فشاندن
به آبی آتش قلب را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه داد کردن
خوشا از نی خوشا از سر سرودن
خوشا نی نامه ای دیگر سرودن
نوای نی نوایی آتشین است
بگو از سر بگیرد، دلپذیر است
نوای نی نوای بی نوایی است
هوای ناله هایش، نینوایی است
نوای نی دوای هر قلب باریک
شفای خواب گُل، بیماری سنگ
قلم، عکس جانکاهی است از نی
علم، تمثیل کوتاهی است از نی
خدا چون دست بر لوح و قلم زد
سر او را به خط نی رقم زد
قلب نی ناله ها دارد از اون روز
از اون روز است نی را ناله پرسوز
چه رفت اون روز در فکر نی
که اینسان شد پریشان جنگل نی؟
سری سر مست شور و بی قراری
چو مجنون در هوای نی سواری
پر از عشق نیستان سینه او
غم غربت،غم دیرینه او
غم نی طناب طناب جسم اوست
هوای اون نیستان در سر اوست
دلش را با غریبی، آشنایی است
به هم اعضای او وصل از دوری است
سرش برنی، تنش در قعر چاله
ادب را گه الف گردید، گه دال
ره نی پیچ و خم فراوان دارد
نوایش زیر و بم فراوان دارد
سری برنیزه ای منزل به منزل
به همراهش هزاران کاروان قلب
چگونه پا ز گل بردارد اشتر
که با خود باری از سر دارد اشتر؟
گران باری به محمل بود بر نی
نه از سر،باری از قلب بود بر نی
چو از جان نزد پای عشق سر داد
سرش بر نی ، نوای عشق سر داد
به روی نیزه و شیرین زبانی
عجب نبود ز نی سپاس فشانی
اگر نی پرده ای دیگر بخواند
نیستان را به آتش می کشاند
سزد گر چشمها در خون نشینند
چو دریا را به روی نیزه بینند
شگفتا بی سرو سامانی عشق
به روی نیزه سرگردانی عشق
ز دست عشق در عالم هیاهوست
تمام فتنه ها زیر سر اوست
[ad_2]