[ad_1]
پسری کم سن در جریان یک درگیری با ضربات چاقو به کشتن رسید
بررسیها سخن پند آموز از این داشت که مقتول شب حادثه در محل کار پدرش که سفرهخانهای در یکی از مناطق پایتخت بود وجود داشته و درگیری در آنجا چهره داده بود. ظاهرا برادر عظیمتر مقتول مدتی قبلتر یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان بدهی بالا آورده و پس از اون فراری شده بود. طلبکاران نیز از وی شکایت کرده بودند و این پرونده در جریان بود تا اینکه شب حادثه مقتول با یک وکیل دادگستری در سفره خانه پدرش قرار گذاشته بود تا با هم درباره پرونده برادرش صحبت کنند.
اون شب، وکیل دادگستری با وجود در سفرهخانه با مقتول در حال گفتوگو بود که در این بین پدر و پسری که از افراد طلبکار بودند درون سفره خانه شدند. آنها بهدنبال متهم فراری میگشتند و شروع کردند به داد زدن و تهدید کردن. پدر و پسر پس از توهین، تخریب و فحاشی سفره خانه را ترک کردند اما این آخر کار نبود. دقایقی سپس آنها مجدد به سفرهخانه برگشتند و اینبار عصبانیتر از دقایق قبل بودند. آنها قمه و چاقو بهدست داشتند و به سو پدر و برادر متهم فراری و وکیلی که در آنجا وجود داشت حمله بردند و هر سه نفر را زخمی کردند. سپس مغازه را ترک کردند و متواری شدند.
بهدنبال این حادثه ۳فرد زخمی به بیمارستان منتقل شدند اما یکی از آنها یعنی برادر کوچک متهم فراری بهرغم تلاش پزشکان جانش را از دست داد. در ادامه تحقیقات، تیم جنایی راهی بیمارستان شدند و به پرسیدن از ۲مجروح دیگر پرداختند. پدرمقتول درحالیکه از مرگ پسرش شوکه بود گفت: پسربزرگم، در زندگی بدشانسی آورد. او پسر بدی نیست و اگر الان هم غیبش زده از خجالتش است برای چی که روی دید کردن به طلبکارانش را ندارد. او برای تغییر وضعیت زندگیاش کاری را شروع کرد و ناچار شد از چند نفر برای اندوختهگذاری پول بگیرد. قرار بود سود همه را بپردازد اما سرش کلاه گذاشتند و جنسهایی که خریده بود به دستش نرسید. از سوی دیگر طلبکاران فشار میآوردند و همین موجب شد تا پسرم وابسته شرمندگی شود و بیآنکه ما را در جریان قرار بدهد فرار کند. از طرفی طلبکاران از پسرم شکایت کردند و در این بین پسر کوچکترم بهدنبال پرونده و کارهای او بود. حتی برایش وکیل گرفته بود و روز حادثه با آقای وکیل در سفرهخانهای که مدیریت اون را من بهوظیفه دارم در حال گفتوگو بودند که یکباره پدر و پسری که از طلبکاران بودند درون سفره خانه شدند. طلبکاران دیگری هم نزد من آمده بودند تا سراغی از پسرم بگیرند ولی به همه گفته بودم که آدرسی از او ندارم.
وی درباره شب حادثه توضیح داد: اون شب پدر و پسری که درون سفرهخانه شده بودند شروع کردند به فحاشی و توهین. ما هم با گوشی موبایلمان فیلم گرفتیم و حتی به آنها تذکر دادیم که بیاحترامی نکنند چون توهین و فحاشی در قانون تنبیه دارد. آنها گوششان به سخن ما بدهکار نبود و سپس از چند دقیقه رفتند اما انگار سپس از رفتن جدید فهمیدند که اتفاق از چه قرار است و ممکن است از آنها شکایت کنیم. برای همین با عصبانیت برگشتند. آنها قمه و چاقو در دست داشتند و میگفتند برای چی از آنها فیلم گرفته و تهدید به شکایت کردهایم. بر سر همین با ما درگیر شدند و با قمه و چاقو، ضرباتی به من، پسرم و وکیل زدند که متأسفانه به مرگ پسرم منجر شد.
وی ادامه داد: من نه پدر و پسر ضارب را میشناسم و نه آدرسی از آنها دارم.
پس از انجام تحقیقات اولیه، بازپرس جنایی تهران دستور بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته و تحقیقات زیادتر از شاهدان را صادر کرد و تلاش برای دستگیری ضاربان ادامه دارد.
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: همشهری
[ad_2]