مجموعه شعر برای روضه امام حسین علیه السلام

[ad_1]

(( این حسین کیست که عــــــــــــــالم همه دیوانه ی اوست ))

اشعار خوشگل در وصف امام حسین (ع)، سالار شهیدان دوعالم کم سروده نشده و هریک به نوبه خود زیبایی و شیدایی خود را دارند ولی ما در این نوشته تصمیم داریم چند شعر گلچین برای روضه امام حسین (ع) را برای شما دوستان و عاشقان آقا قرار بدیم انشاالله که مورد قبول واقع گردد.

شعر برای روضه امام حسین علیه السلام هرچه باشد زیباست. دوستان و کسانی که تصمیم دارند اشعارشان در سایت مینویسم با نام خودشان منتشر گردد می توانند با ارسال پیام در قطعه نظرات درخواست خود را ارسال نمایند. منظور می شود از مطلبی که در مورد متن شعر روضه حضرت عباس و متن دلتنگی برای کربلا و امام حسین منتشر نمودیم بازدید نمایید.

شعر مناسب برای روضه امام حسین علیه السلام

حسین جان شیعه ات همیشه  آقاست
رتبه نوکر از ارباب پیداست

نشستن در حریم روضه ها یت
تمام قلب خوشی ما به دنیا ست

اگر روزی بدون تو بیا ید
برای ما همان روز مبا داست

کمی از رنگ و بوی تو گرفتن
خدا داند تمام اراده ماست

نشا ط ما پس از آخر روضه
نشا نی قبول این تو لا ست

بهشتی که خدا وصفش نموده
برای عا شقان تو همین جاست

تو ذره ذره در جانم نشستی
که این گونه دلم سوی تو بر خاست

خو شم امروز مهمانم تو هستی
تاریخ میز بانی تو فر داست

خدا را سپاس با با تو دوست ییم
دوری از غم تو درد عظما ست

اسما عیل گوسفندان را در صحرای طف لب آب فرات دید سر بالا می کنند با شلوغی ،

از خدا سوال کرد اینا تشنه بودن چی شد آب نمی خورند ، خطاب رسید این جا وادی طف است فرزندی از نسل تو به نام حسین را در این جا سر می برند بین دو نهر آب تشنه….

مطلب پیشنهادی: متن عربی درود به امام حسین

شعر روضه امام حسین لطیفیان

غم و غم، اشک و ماتم را به من دادى حسين

بهترينهاى دو عالم را به من دادى حسين

يازده ماه است کارم را معطل کرده اند

خوب شد ماه محرم را به من دادى حسين

هر تاریخ دم مي دهم يعنى ز تو دم مي زنم

نيستم عيسا ولى دم را به من دادى حسين

خانه زاد کربلايم خانه ات آباد باد!

خانه ام آباد شد، غم را به من دادى حسين

پيش ختم الانبيا و پيش ختم الاوصيا

همنشينى دو خاتم را به من دادى حسين

من محرم تا محرم فطرس اين خانه ام

بال من افتاد، بالم را به من دادى حسين

من حسينيه شدم رخت سياهم پرچمم

اى به قربانت که پرچم را به من دادى حسين

کار با باران ندارم گريه هايم را نگير

خوب تر از باران زمزم را به من دادى حسين

ريزه خواران محرم سفره دار عالمند

سفره هاى چند حاتم را به من دادى حسين

من کنار سفره هاى روضه ات آدم شدم

توبه مقبولِ آدم را به من دادى حسين

شعر روضه امام حسین شب جمعه

شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد
کربلا هم که قلبِ غرقِ صفا می خواهد

چه کنم من که ندارم به جز این قلبِ سیه
قلبِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد

روضه ی آب و عطش گر چه آزرده است و ولی
قلبِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد

شب جمعه شد و مادر به مرقد آمده است
وا که این منظره‌ عجب حال و هوا می خواهد

آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا
قلبِ من جرعه ای از آبِ شفا  می خواهد

کی شود قطعه من هم بشود کرببلا
دلم بوی خوشِ مرقدِ شاهِ ولا می خواهد

شعر روضه امام حسین غلامرضا سازگار

گرامی فاطمه جان دنیا به قربانت
درود بر لب عطشان و چشم گریانت

درود بر بدن مجروح و حلق مذبوحت
درود بر سر خونین و جسم عریانت

درود بر جگر خون و داغ های دلت
درود بر شرف و غیرت جوانانت

درود بر در دندان و غنچه  دهنت
درود بر لب خونین و صوت قرآنت

درود بر علی اصغر که وقت جان دادن
به خنده داد تسلاّ به قلب سوزانت

درود بر لحظات وداع اکبر تو
که وقت رفتن او رفت از بدن جانت

درود بر قلب زینب که نزد دیده او
عدو ز چار سو کرد سنگبارانت

سرت بریده شد امّا هنوز جاری بود
به چهره اشک جاری از دو چشم گریانت

درود باد به شیری که سایه بانت شد
برون کشید به دندان ز سینه پیکانت

شگفت آور نیست اگر خصم را کنی بی نیاز
سجیّه ات کرم و انس است احسانت

متن شعر روضه وداع امام حسین

شد آخر کار، خدا نگهدار
وعده ی ملاقات ،کنار مادر
آقام  آقام آقام حسین
پر آهم،پشت و پناهم
ای بی سپاهم،هستی ِ خواهر
دست تو، از رو قلب، برندار
نذار دلم رو غم بگیره
سپس این ،همه سال
آخه کی می خواد
مارو از هم بگیره
حسین جان بیا تو یه کار برای من بکن من هم یه کار برای تو ،تا یادگاری بمونه
تو بیا و ،با دست خودت
محکمترش کن معجرم رو
تو می خوای برای من چیکار کنی زینب؟
من میرم، که برات، بیارم
امانتی مادرم رو
میمیرم از غمت،میمیرم از غمت
داری میری داداش،مگه قرار نبود هرجا میری منم باهات بیام؟
من و اسیری،قلب خسته میری
که گرد پیری،پوشونده روت رو
ثانیه ی آخر،گفته که مادر
ببوسه خواهر،زیر گلوتو
من و دست کیآ میسپاری؟
کجا میری بدون زینب
هی میگفت خواهر رهام کن بذار برم
بخدا که جدا نمیشم
از تو که هستی جون زینب
کجا داری میری داداش مگه نمیبینی؟
لشکری، واسه کشتن تو
مهیا کرده قتلگاه رو
سکینه جلوی خیمه ها
گرفته دست ذوالجناح رو
گفت بی بی سکینه:بابا باید بیایی پایین،اباعبدالله الحسین علیه السلام فرمودند:گرامی دلم با هزار سختی عمه جانت رو راضی کردم ،بذار برم. گفت:نمیشه
مخفی از چشم طفلان آمدم
بچه هارو تو خیمه یه جوری مشغول کردم،یواشکی اومدم بابایی،کار  ِت دارم
مخفی از چشم طفلان آمدم ،تا بر تو ره گیرم
که گیری در بغل یک بار دیگر دختر خود را

مطالب مرتبط: پیام تسلیت شهادت امام حسین

سینه زنان حسین صدای آهسته بر پا کنید

ماه محرم شده کمک زهرا کنید

بانی بزم عزا مادر او فاطمه است

آمده قد تیر و کمان خوب دید کنید

ذکر حسین جان ما از شهدا مانده است

جامعه را زنده با، ذکر مسیحا کنید

ناز گنه کار را می عقل ارباب ما

امر کند هر که را گم شده پیدا کنید

نوکر هر ساله ایم پای قرار آمدیم

موسم درد قلب است عقده ی قلب وا کنید

بر دلیل‌ معصیت خشک شده اشک من

دیدۀ خشکیده را وصل به دریا کنید

گریه برای شما دار و ندار من است

چشمِ پُر از گریه ای، می شود اعطا کنید

راه نشانم دهید برگ امانم دهید

کاش که با این گدا مانند حر تا کنید

پیشگاه حسینیه ها گوشه ای از کربلاست

عرش نشینان عشق فخر به موسی کنید

بی کفن کربلا حضرت آقا درود

اذن عزاداریِ، ما همه امضا کنید

متن روضه امام حسین با شعر

ای مدینه سوز دیگر ساز کن
در بروی داغ داران دوباره کن

اهل یثرب خون فشانید از دو عین
من خبر آوردم از کشتن حسین

مردها چون زنان شیون زدند
بر شرار سینه ها دامن زدند

هاشمیات از مرقد خارج شدند
غرق در دریای اشک و خون شدند

مادر عباس با قلب کباب
داد یک یک آل عصمت را پاسخ

گفت ای یاران سئوالم از شماست
دختر مظلومه ام زینب کجاست

دید نا گه بانویی با قد خم
گفت مادر دخرت زینب منم

من سیه پوش گل یاس توام
داغ دار بهر عباس توام

جان مادر داغ پیرم کرده است
درد و غم از عمر سیرم کرده است

عمر زینب دفعات بر سر رسید
تا کنار قبر پیغمبر رسید

ناله اش چون آتش افروخته
سینه اش چون خیمه ها سوخته

ناله کرد و گفت با صوتی حزین
السّلام ای رحمه للعالمین

یا محمد ، جانم آمد بر لبم
زینبم من ، زینبم من زینبم

هنگامی این کاروان قلب شکسته نزدیک مدینه رسید امام چهارم فرمود : پیاده شوید ، خیمه ها را بر پا کنید.

همه بانوان پیاده شدند فرمود : بشیر درون مدینه شو ، خبر شهادت حسین ورود ما را به مردم اعلام کن ، بشیر با وضع عزا آمد درون شهر مدینه شد ، مردم مرتب می گفتند : بشیر چه خبر است ؟گفت بیاییدسر قبر پیغمبر ، رمدم جمع شدند ، هنگامی گروه کردند ، گفت :

(یا اهل یَثرِب لا رتبهَ لَکُم بِها: مردم مدینه دیگر در مدینه نمانید) گفتند : برای چی؟ (قَتل الحسین : حسین را کشتند )سرش را بالای نیزه زدند 1 ، الان زن و بچه اش خارج دروازة مدینه هستند همین که این خبر رسید غوغایی شد در مدینه ، همه به سر و سینه می زدند ، با پای برهنه به استقبال آمدند همه داد میزدند : وامحمداه ، واحسینا همه صدا بزنید حسین .

متن روضه امام حسین کوتاه

هنگامی علم میبینم یاد علمدار میکنم
هنگامی که غم میبینم یاد غم یار میکنم

هنگامی که آب میبینم یاد لب سقا میکنم
هنگامی که گل میبینم یاد گل لیلا میکنم

آقا به عشق کربلا می‌کشی سرانجام مرا
خونم حلالت آقا خونم حلالت

به عشق بین الرحمین می‌کشی ام برای چی حسین
جون ناقابلمو بگیر، اما منو کربلا ببر

چیزی ازت کم نمیشه بیا و آبرو بخر
دوست دارم اون روزی که وا می‌شه راه کربلا

بدن صد پاره من مونده باشه تو سنگرا
زیر آفتاب بسوزه جسم بی مزار من

زائرای کربلا رد بشن از کنار من
زائرای کربلا رد بشن از کنار من

عکس روز عاشورا

متن روضه چاله امام حسین (ع)

جز فراق تو مرا هیچ غمی پیر نکرد
داغ تو کشت مرا کشت,زمین گیر نکرد

جنگ هرلحظه ازین باغ گلی چید,حسین
خون تو دشمن بی عاطفه را سیر نکرد

هر چه آمد به سرت,عقده ی جنگ جمل است
گرچه این را,احدی سپس تو تفسیر نکرد!

در قلب سنگی شان دشمنی ز اولاد علی ست
چه تعجب که بر اون موعظه تاثیر نکرد

همه دیدند مرا,بر سر چاله ولی
حالت خنده شان هم به تو تغییر نکرد

دشمن از برق دید تو چنان ریخت به هم
اکتفا بر بدن بی لباس به یک تیر نکرد

خواهرت دید به چشم خودش اون ثانیه, کسی
در پی غارت انگشتر تو… دیر نکرد…

کربلا گرچه پراز داغ کم سن بود ولی
هیچ یک قدر تو اینگونه مرا پیر نکرد

داغ تو کشت مرا کشت , زمین گیر نکرد

+* متن شعر های روضه امام حسین علیه السلام *+

عکس ظهر عاشورا

شعر در مدح امام حسین برای روضه

آنجا که اشک پای غمت رشد کرد و سپس…
بغضی بین سینه من جا گرفت و سپس…

هنگامی که ذوالجناح بدون تو بازگشت
این دخترت دلیل بابا گرفت و سپس …

ابری سیاه بر سر راهم نشسته بود
ابری که روی شکل من را گرفت و سپس

انگار صدای مادری دلخسته می‌رسید
آری صدای گریه‌ی زهرا گرفت و سپس

دنبال اون صدا تمامیِّ کودکان
ذکر محمدا و خدایا گرفت و سپس

هر کس که زنده بود از اهل خیام تو
مویه کنان شد و ره بیابان گرفت و سپس

دور از دید علمدار لشگرت
آتش به خیمه‌های تو بالا گرفت و سپس

پس بر سنان کنند سری را که فرشته‌ جبرئیل
شوید گرد و خاک گیسویش از آب سلسبیل

+* اشعار خوشگل برای روضه امام حسین *+

مطالب پیشنهادی: عکس پروفایل محرم

متن شعر برای روضه امام حسین

شعر برای روضه امام حسین

در مدح تو بايد كه ببنديم دهان را

وقتي كه بريدند اديبانه زبان را

بازار سر زلف تو از بس كه شلوغ است

انگشت به لب كرده زليخا صفتان را

وصف مژه ها و خم ابروت مرا كشت

زحمت نده صياد دگر تير و كمان را

با تكه كلافي به وصال تو رسيدم

زهرا به حسابم زده اين سود كلان را

تا سفره ي احسان كرم خانه تان هست

سائل نخورد ثانيه اي غم نان را

ما خوب تر از اين روضه بهشتي نشناسيم

خوب تر كه بچسبيم همين نقد دنیا را

با طشت نگو كوچه ي غم خون جگرت كرد

ترسم كه به زينب برساند جريان را

+* اشعار خوشگل برای روضه امام حسین *+

عکس روضه ظهر عاشورا

+* زیباترین اشعار برای روضه امام حسین *+

يا مقطع الاعضا

اين بار بي مقدمه از سر شروع كرد

اين روضه خوان پير از آخر شروع كرد

مقتل گشوده شد همه ديدند روضه را

از جاي بوسه هاي پيمبر شروع كرد

از تل دويد مرثيه قتلگاه را

از لا به لاي نيزه و شمشیر شروع كرد

از خط به خط روضه ي چاله رد شدو

با گريه از اسيري خواهر شروع كرد

اينجا چقدر چشم حرامي به خيمه هاست

طاقت نداشت از خط ديگر شروع كرد

شعر روضه امام حسین ترکی از استاد طهمورثی

سنه خلوتگه کمک ویروبدور کیم علامت ای اوخ ؟

مکان لا مکان اولموش سنه هاردان عیان ای اوخ !

او دم که قورتولوب چیخدون شتابیله کَمانیندن

دَگوردون مطلع حتّی مَسیرینده نشانیندن

گرکدور ایلیم آگه سنی من بو مَکانیندن

مَکان لا مَکان اولدی سنه اِیمدی مَکان ای اوخ

تصاحب ایلدون سن که مکان عشق و میقاتی

بولوردون که بو ماواده تاپارسان اوزگه حالاتی

تاپوبسان ایندی که سن بو یانان دلده کمالاتی

نَدن قان آغلوسان آیا اِیله شرحین بیان ای اوخ

یانورسان داغلی سینمده اگر چه درد و محنتدن

بیر آز یان گور نه چکدیم من بو صحراده مصیبتدن

سَمایه اوج اِیدوب نالم چکنده اوخ جراحتدن

اولوبدور گولریم یکسر بو گلشنده خزان ای اوخ

بو چولده ظلم دریاسی بو گون باشدان فتنه داشدی

اونا دلیل نه تک سنسن که بلکه بیر آغیر داشدی

دَگن دمده جبینیمدن بابام طاها باشین آشدی

آنام زهرا گوزون یاشین یوزه اِیتدی جاری ای اوخ

آتاندا داشینی ظالم سنیله سایه به سایه

نشانیندن گلوب دگدی چکوب قان پرده سیمایه

یووار راهب آخان قانی یِتیشسَم دِیر ترسایه

قبالینده آلار حقدن اودا باغ جنان ای اوخ

هَله داش صحبتی قالسین که اِیتدی باغریمی القان

نَدن گَنجینه گَنجی ستمله ایلدون تخریب

اِیله بیر حاله سالدون که خیمدن زینب نالان

آلوب باش اللری باشدا گلور ناله کنان ای اوخ

قدم آتدوقجا گوز یاشی آخور دامانینه نم نم

چکور بو منظره‌ نی ایندی خیالینده باخور هردم

باجی حسرتدی قارداشه دیور ای آفریننده عالم

حسینیندن قالوب زینب بو چولده ناگران ای اوخ

مهربانی روز خلقتدن بلی بحر عجایب دور

نه تک سن کشفینه طالب مسیحا کشفه طالب دور

بو قلب که زینب کبری بونا عالمده مالک دور

نَدور سرّی بولَر تنها اونی مالک تاریخ ای اوخ

باتاندا قانینه اکبر دگوبدور قلبینه یاره

مجدد بیر یارا دَگدی دَگنده یاره سرداره

بو بیر احوالیده منده تاپانموردوم ره تدبیر

ددیم قان ایچره گل یاتما بلیم سیندی امان ای اوخ

آچوب قانلی گوزین سقا منه باخدی محبتدن

دونوب تا مشکینه باخدی گوزون یومدی خجالتدن

کوتاه دردینی بولدوم، نَدور دلده اشارتدن

آپاردیم مشکینی ویردیم سوسوزلاره علامت ای اوخ

باخیردی خیرداجا قیزلار سوسوز مشکه یانا یانه

او پاره پاره سو مشکی بلشمیشدی آخان قانه

او مشکین باشینه بیر قیز دولاندی همچو پروانه

ددی بی رحمیمیش مشکه ستمله اوخ ووران ای اوخ

او اوخ یاندورمادی ایله، که یاندوردی بو گون بیر اوخ

او اوخ ، ای اوخ ، او اوخدور که ، ربابی یاندوروب چوخ چوخ

اونون طرحین ویرن کَسده مشخصدور مروت یوخ

اوخی تا ایلدیم خارج یارا آغلوردی قان ای اوخ

بوغازیندن آخان قانی دوتوب آتدوم سماواته

شفقدن قطره به قطره آخوردی بلندی میقاته

قلب عشاقه درد اولدی نه واجب نَفی و اثباته

او قاندور چرخین اوستونده اولوب رنگین تیر و کمان ای اوخ

او عطشان هنجری اوندا اواوخ که اِیلدی پاره

بیر آیری حاله قالدیم من تاپانموردوم ره تدبیر

او دم بیر دم که حسرتله گوزوم دوشدی علمداره

اورکلندیم نه گوردوم که یئیور جسمی تکان ای اوخ

باخوب اطرافیدن لشکر بیصدا مبهمه دوشدی

نه تک لرزه او دم تنها سپهر اعظمه دوشدی

تزلزل یکسره اوندا تمام عالمه دوشدی

ایله تیتریردی که یر گُوی او دَمده همزمان ای اوخ

ندا گلدی او دم گویدن حبیبیم تشنه قربانی

آپار اخیامه آغلاتما بو غمده آل طاهانی

ربابین اوج ایدوب عرشه خیمدن آه و افغانی

دیور ای وای منه آغلور زمین و آسمان ای اوخ

(عتیقیم) شور و شوقیله همیشه اعتکاف ایلر

دیر بو اعتکاف ایتماخ کَدردن قلبی صاف ایلر

منه بیر گوشه ی چشمی اقام باخسا کفاف ایلر

بو حُسن نیتی اِیلوب اونی شیرین زبان ای اوخ

[ad_2]