[ad_1]
با انیمیشن جدید نتفلیکس پا به یک گالری هنری میگذاریم. پس با جونی دنبال باشید تا به نقد و بررسی انیمیشن ENTERGALACTIC بپردازیم.
دید کردن به بین کهکشانی مانند به هیچ چیز دیگری نیست. یک دلیل جدید منحصر به فرد و جریان ساز است که اگر منتقد ها و روزنامه ها و مجلات صحیح به اون بها دهند تاریخ سازی میکند. در دنیای سراسر غیر واقعی و متاورسی امروز به نمایش گذاشتن پورتفولیو شخصی یا راه اندازی نمایشگاه و گالری دربند مکان واقعی و فیزیکی نیست بلکه ارائه دلیل به شکل مجاز شاید رئالیسم ترین حالت ممکن جامعه امروز باشد و بین کهکشانی دقیقا چنین چیزی است نه یک انیمیشن! پس به نقد و بررسی انیمیشن ENTERGALACTIC میپردازیم
نقد و بررسی انیمیشن ENTERGALACTIC
یک گالری به مدیریت فلچر
شما میتوانید فهرست نقد و بررسی انیمیشن ENTERGALACTIC را در یک دید در لیست زیر مشاهده کنید:

ما بازدید کنندگان این گالری هنری مجاز هستیم! پس بگذارید با قسمت قسمت کردن نوشته خوب تر به این جریان انیمیشنی که از ذهن چندین آرتیست جسور بر آمده بپردازم، و خوب تر درمورد ژانر و ساختار این آرام کامِ بزرگسالِ موزیکال صحبت کنیم. پس به قول تیمون (کارکتر انیمیشن شیر شاه یک و نیم) به قبل از شروع برمیگردیم.
آلبوم موسیقی

ایده ی اولیه این دلیل از ذهن کید کودی (اسکات َمسکودی ) گرفته شده. کسی که برای علاقه به انیمیشن دوس داشت آلبوم جدیدش همزمان با اثری انیمیشنی و موزیکال که برگرفته از آلبومش باشد پخش شود و به جای موزیک ویدیو و ویدیو و… یک سریال 6 قسمتی جمع و نوع باشد یک دلیل که قصـه موزیک ها را دنبال کند.
ایده ای به حدی نوآورانه که توسط هیچ خواننده ای جز گزینه های روی میز نبوده! پس قبل از هر چیزی ما با یک آلبوم موسیقی رو به رو هستیم که به شکل سریال (البته سپس تصمیم گرفته شد که به شکل یک قطعه مخصوص سینمایی منتشر بشه ) پخش شده.
این به خودی خود جدید ونو آورانه است و با خط کش های قبلی ما قابل نقد و ارزبیابی نیست! موسیقی به قدری خوب به خورد دلیل رفته و همزمان با قصـه نزد میرود که جز دوری ناپذیر این دلیل است و این آوانگارد ترین حالت ارائه آلبوم موسیقی است! پس شاید به شکل یک ویژوال آرت بتوانیم با اون برخورد کنیم تا یک انیمیشن!
این ایده آرام شکل گرفت و تهیه کننده و کارگردان دنبال با کید کودی دلیل را به سو داستانی درباره ی عشق هدایت کردند.
زیادتر بخوانید:
شو لباس

ویرجیل ابلو از بهترین طراح های لباس مدرن و پیشگام طراحان سیاه پوست که شهرتش به اندازه ای فراوان است که نیاز به معرفی ندارد دراین انیمیشن(گالری _ نمایشگاه) یک شو لباس به نمایش میگذارد. در دنیای امروز که با ارزش و مهم بودن طرح دستی و دیجیتال به اندازه خود لباس است وگاهی زیادتر.
اینقدر که طراح رو به دیجتال آرت می اورد و از دوخت لباس دور میشود و زیادتر به نوع ارائه فکر میکند تا خود لباس یا هرچیز دیگر. طراح های لباس از تکنولوژی و دنیای غیر واقعی و هوش مصنوعی ها بیش از نزد استفاده میبرند و ابلو نیز اخرین.
کالشکن خود را در بین کهکشانی به نمایش میگذارد. آخرین خودنمایی این طراح برجسته را قبل از مرگش در (2021) در سن 41 سالگی میتوان در تار و پود انیمیشن دید. او هم در این نمایشگاه مشترک با طراحی بینظیر لباس وجود دارد و چقدر عالی وموفق عمل کرده.
آینده ی طراح های لباس با وجود متاورس به چنین سمتی میرود که آثارشان را در شو های غیر واقعی به نمایش بگذارند و این آخرین شو لباس ویرجیل و اولین شو لباس انیمیشینی است که جدا از قصـه و گفت و گو انیمیشن به شکل مستقل در غرفه خودش دلبری میکند.
زیادتر بخوانید:
یک آرام کامِ مدرنِ رئالیستی

یک درام خوب نیاز به کمدی هم دارد نیاز به کمی تنفس خنده یا فکر یا انتقاد. درون کهکشان این را خوب میداند و به اندازه تزریق میکند. زیاده روی نمیکند، بلکه فراوان رئال و اندازه با اون رو به رو میشود، طوری که از کار خارج نزدند و حواس ما را پرت نکند. مانند به کار هایی در دنیای گیم با گذاشتن جعبه های پاداش یا لول های پنهان امتیاز میکند و ما را تشنه ی این قطعه ها میکند تا با هر بار دیدنشان با شادی تر باشیم.
برخورد مدرن و رئال با عشق، زندگی، گذران تاریخ، شغل، دوستان و هرچیزی اون هم به شکل رئال جذابیت این دلیل را زیادتر میکند و لحظات شاید کلیشه ای و ساده و تکراری را برای نوع نگاهش جذاب و قابل قبول میکند تا از قصـه عشق دوباره هم خوشی ببریم. دوبله خوب و صداهایی که به کارکتر ها نشسته تلفظ بی تکلف و دیالوگ هایی از جنس مردم امروز به رئالیسم کار اضافه.
جادو و مواد

در قلب این همه رئالیسمی که از اون سخن زدیم یادمان باشد مدیوم ما انیمیشن است. انیمیشن خودش مانند یک ماده مخدر است که دیدنش جادو میکند. خاصیت انیمیشن غیر واقعی بودن را میطلبد که در این انیمیشن بار ها میبینیم و نکته جذاب اینجاست که “مواد مخدر” این غیر واقعی بودن را، این جادوی انیمیشن را، “رئالیسم” جلوه میدهد.
خود کید کودی به کهکشان علاقه مند است و در آثارش به وضوح دیده ایم، اینجا هم جادو و کهکشان را به شکل محیطی سورئال(فرا واقعیت! ) میبینیم. رقص ها، مسافرت های درون شهری و مکان هایی که ما را به ابعادی کهکشانی میرود و این همان قسمت کوانتومی عشق است.
گفت و گو ذره و وجودیت ما نسبت به بزرگی دنیا. جادوی این سکانس ها یا حتی سکانس خواب جباری به قدری خوب کار شده اند که تاثیر مواد را به خوبی انتقال میدهد و در کنار اون عشق و حس را! فرم در سینما ساحتی حسی دارد و اینجا ما با حس طرفیم.
زیادتر بخوانید :
طراحی کمیک!

کل دلیل زیباست. رنگ بندی جذاب و بنفش و سحر انگیز. فریم ریت کم اتفاقا که به قلب مینشیند. طراحی مکان و کارکتر ها به شکلی که مابین واقعیت، روتوسکوپی، طراحی دوبعدی و سه بعدی در نوسان است. انگار ضربات قلمو را میبینیم به اثری امپرسیونیسم زل زده ایم و در جاهایی همانند بازگو شدن خاطرات با گرافیک های جذاب دیگری رو به میشویم که سبک های مختلفی را در بر میگیرد و در نهایت گرافیتی های جباری که خود قسمت هنری جذابی را شامل میشود.
در این دوره که طراحان گرافیک بر روی دیوار های غیر واقعی طرح میزنند و در اینستاگرام یا شبکه های دیگر به نمایش میگذارند، درون کهکشان نیز، هنر گرافیتی را در قلب دیوار های شهر به چهره میکشد و چه دلپذیر متحرکشان میکند.
طراحی لباس را که از قبل نشانه کردیم پس برویم جستجو طراحی خود کارکتر ها که آشکار از واقعیت افراد الگو برداری شده و چقدر که جذاب است. مکان و فضا نیز در تناسب کامل با همه ابعاد طراحی کار شده و شی ای بر شی دیگری برتری ندارد تا یک فضای محیطی همگن را بسازد. روشنایی از دیگر قسمت های قابل تقدیر این گالری هنریست!
زیادتر بخوانید :
یک نمایشگاه گروهی با کیوریتوری فلچر
فلچر با کارگردانی این اپیزود مخصوص، یک انیمیشن نساخته، بلکه کیوریتور یک گالری جذاب است ،که نمایشگاهش را بازگشایی کرده. حرکتی اوانگارد در ارائه هنر که نمیتوان با فاکتور های فیلم به شکل کامل بررسی اش کرد چون هر قسمت از دلیل به خودی خود مستقل است و انگار اصل نظریه” گشتالت” را رعایت میکند.
تفاوت بین کهکشانی با آثار دیگر در این استقلال ویژه قسمت های مختلف یعنی : طراحی لباس، موسیقی و ترانه ها، گرافیتی، سبک گرافیک محیطی و حتی نوع انیمیت است که هر کدام غرفه ای در این فستیوال ارائه میدهد! راه ارائه دلیل در گالری (و کلیت هنر) گاهی از خود دلیل مهم تر است و چندین آرتیست دور هم.
جمع شده اند تا یک شوی لباس و کنسرت موسیقی را به نمایس بگذارند یک آلبوم موسیقی را منتشر کنند یا شاید نمایش گرافیتی های غیر واقعی باشد. امید است که در آینده، این نوع ارائه های عکس و ویدیو آرت و موسیقی و نقاشی باشیم تا در خورد یک دلیل کامل تر به نمایش در بیاییند.
مثلا دیجیتال ارتیستی را مجسم کنید که به جای نمایش آثارش در سایت یا اینستاگرام، اون ها را در یک فیلم، سریال یا انیمیشن به نمایش بگذارد یا حتی در یک بازی! طوری که در عین کلیت اون دلیل، استقلال کامل خودش را داشته باشد و دیواری در یک گالری را به خودش اختصاص دهد.
آخر بندی

البته درپرداخت کارکتر، خواستگاهشان ، علامت دادن عشق یا دراماتیک بودن اتفاقات ضعف دارد. کمی عجول است و درگیر کلیشه های داستانی میشود. به عمق نمیرود و در سطح و ظاهر میماند. محتوایی درحد واندازه چیزی که میخواهد داد بزند ارائه نمیدهد.
درام کار پا به پای کمدی اش نمی آید. ولی یادمان باشد که اگر عینک سینما را در بیاوریم و عینک گالری را به چشم بزنیم و بسنجیم، با دلیل خاصی رو به رو میشویم و 90 دقیقه بازدید از یک گالری هنری برایمان فراوان زیاد پایدار و جذاب و ویژه خواهد بود.
زیادتر بخوانید:
از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد و بررسی انیمیشن ENTERGALACTIC سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به نام نویسنده مهمان در سایت جونی عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با اون بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان گرامی میتوانید به اینستاگرام جونی جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و کوتاه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.
[ad_2]