۱۰ نکته ای که شکست اخیر بارسلونا مقابل رئال مادرید آشکار کرد

[ad_1]

اولین ال کلاسیکو دوره جاری بود و رئال مادرید به آسانی توانست رقیب همیشگی اش را شکست داده و به صدر لالیگا راه یابد. کارلو آنجلوتی توانست در جنگ فکری ژاوی را شکست دهد، سرمربی کاتالانی که واجب نیست به او گفته شود باید تغییراتی در ترکیب بازیکنان و از همه مهم تر راه بازی کردن تیمش دهد تا بتواند در رقابت برای کسب عنوان قهرمانی لالیگا باقی بماند. در ادامه می خواهیم به نکات مهمی نشانه کنیم که شکست بارسلونا مقابل رئال مادرید در ال کلاسیکو اخیر در خود داشت.

10 نکته ای که شکست اخیر بارسلونا مقابل رئال مادرید فاش کرد

تیم ژاوی بازیکن خط میانی ندارد

نکته خنده دار در مورد تیمی که بهترین بازیکن خط میانی تاریخ بارسلونا ساخته این است که تیمش بازیکن خط میانی به معنای واقعی کلمه ندارد که البته نمی توان گناه اون را گردن خوان لاپورتا، رییس باشگاه بارسلونا، رها کرد، کسی که در زمینه هزینه کردن در تابستان اخیر برای خرید بازیکن جدید برای تیم ژاوی افسوس نکرده و ظاهراً تنها مخالف بازگشت ژاوی به نام سرمربی به بارسلونا بود زیرا بر این اعتقاد بود که او هنوز آمادگی سرمربیگری تیم عظیم گذشته را نداشته و بیش از حد ناپخته است. کمر خط میانی بارسلونا متشکل از پدری، سرخیو بوسکتس و گاوی به راحتی زیر پای چهار بازیکن رئال مادرید در این قسمت از زمین- تونی کروس، لوکا مودریچ، آرلین شومنی و فدریکو والورده، عقل شد.

اگر ژاوی می خواهد بارسلونا را بازسازی کند باید از خطی شروع کند که در دوران اوجش توانا ترین و بهترین بازیکنان تاریخ باشگاه را در خود داشت و مهم ترین و توانا ترین قسمت تیم به شمار می رفت. بوسکتس هنوز هم بازیکنی بی نقص و تاثیر گذار است اما سن بالا بر او نیز مستولی شده و در ضدحملات حریف کند بوده و تنها می ماند. او هنوز هم یکی از تاثیرگذارترین بازیکنان بارسلوناست که حضورش در میدان تاثیر مهمی بر بازی تیمش دارد اما به تنهایی نمی تواند بار خط میانی تیم را به دوش بکشد در شرایطی که پدری و گاوی زیادتر در وقت حمله موثر هستند تا در وقت نگهداری.

10 نکته ای که شکست اخیر بارسلونا مقابل رئال مادرید فاش کرد

نسل آینده رئال مادرید در حال درخشیدن هستند

پس از برد در ال کلاسیکو، کروس در توییتی نوشت که والورده در میان سه بازیکن برتر کنونی دنیا قرار دارد و پر بیراه نگفته است. او روز یکشنبه سومین گل خود مقابل بارسلونا را به ثمر رساند و به نظر می رسد که بازیکن تاثیرگذار کنونی و آینده خط میانی رئال مادرید خواهد ماند. با وجود ادواردو کاماوینگا و شوامنی در کنارش، این سه توانسته اند جایگزین های مناسبی برای مودریچ و کروس باشند و زمانی که این دو بازنشسته شوند، رئال مادرید نگرانی از بابت خط میانی خود نخواهد داشت.

10 نکته ای که شکست اخیر بارسلونا مقابل رئال مادرید فاش کرد

پیدا نکردن جانشینی برای بوسکتس عظیم ترین اشتباه تابستان امسال بارسلونا بود

اون همه پول خرج کردن بدون اینکه حتی یک بازیکن میانی برای جایگزینی یا حتی پشتیبانی بوسکتس خریداری شود، بازیکنی که تلاش برای جایگزینی او باید فکر اصلی سرمربی و مدیران باشگاه باشد و بازیکنی که در دو سه دوره اخیر، نداشتن جایگزین و ناظر برای او بیشترین صدمه را به تیم کاتالانی زده است. بدون شک در زمستان جاری بارسا کوشش خواهد کرد راه حل و گزینه ای برای این مشکل پیدا کند و در صورتی که این اتفاق نیفتد، تابستان آخرین زمان برای این کار خواهد بود زیرا قرارداد بوسکتس در آخر دوره به آخر خواهد رسید.

رکورد بی طرفدار ادن هازارد

دیگر جای تعجب ندارد اما باورنکردنی است که سپس از خرید به مبلغ بیش از ۹۰ میلیون پوند، ادن هازارد تاکنون حتی یک دقیقه در هشت ال کلاسیکویی که پس از پیوستنش به رئال مادرید چهره داده، بازی نکرده است.

حالا دوران بنزماست اما بزودی دوران وینیسیوس فرا خواهد رسید

وینیسیوس در ال کلاسیکو یکشنبه شب برنده به گلزنی نشد اما وینیسیوس عامل نابودی بارسلونا در این مسابقه بود. نفوذ او از سو چپ و ضربه سنگینش دنبال با دفع ناقص مارک آندره ترشتگن بود که به گل اول تیم رئال توسط بنزما منجر شد. و هوشمندی او در استفاده از توپ بود که شرایط را برای گلزنی والورده با پاس گل مندی آماده کرد. او هنوز در حد و اندازه های توپ طلا نیست اما وقت تاریخ زیادی طول نخواهد کشید که وینیسیوس جزو نفرات اصلی نامزد دریافت این جایزه باشد.

خریدهای جدید بارسلونا در حد و اندازه انتظارات، هیاهوها و قیمت ها نیستند

صحیح است که طرفداران بارسلونا باید راضی باشند که تیمی بدون اندوخته و پول کافی برای خرید توانسته هزینه های خود را طوری کاهش دهد که بتواند بازیکنان جدید بخرد اما در یکسال قبل بیش از ۱۳۰ میلیون پوند هزینه صرف خرید بازیکنان جدید شده و هیچ کدام نتوانسته اند تاثیر آنچنانی بر نتیجه گیری تیم داشته باشند. مارکوس آلونسو و فرانک کسیه در حد و اندازه هایی نبودند که از همان ابتدا در ترکیب قرار گیرند، رافینیا نتوانست تاثیرگذار باشد و تعویض شد؛ آندرس کریستینسن مصدوم شد؛ ژولز کونده احتمالاً کمی زودتر از آنچه که مناسب بود از مصدومیت به ترکیب اصلی بازگردانده شد و حتی روبرت لواندوفسکی نیز نتوانست از معدود زمان هایش به خوبی استفاده کند.

در این میان سرخی روبرتو و جوردی آلبا در نقش بازیکن خط دفاعی کارشان را به آخر رساندند که بدون شک عملکرد بهتری از رافینیا و عثمان دمبله داشتند و اگر زمان بازی در جناحین را داشتند شاید می توانستند مثمر ثمرتر باشند. نکته اذیت دهنده در مورد رافینیا و دمبله و اصرار ژاوی بر استفاده از اون ها این است که این دو به وضوح زمان های کم بدست آمده را از تیم می گیرند و با تک روی ها، پاس ندادن ها و پاس های نامناسبشان بیشترین صدمه را به تیم می زنند اما ژاوی هیچ توجهی به این داستان ندارد و هر بار اون ها را در ترکیب فیکس قرار می دهد در حالی که در بیش از ۵ بازی اخیر بارسلونا دفعات این دو علامت داده اند که در مورد رافینیا در حد و اندازه های بارسا نبوده و در مورد دمبله نیز اصرار او بر تک روی در نهایت به از دست رفتن زمان های کم تیم در بازی های حساس (بازی با بایرن مونیخ، رئال و بایرن مونیخ) منجر شده و ناکامی در آخر بازی را در پی دارد.

جوردی آلبا تا زمانی که در ترکیب فیکس تیم قرار داشت همیشه با نفوذها و پاس های زرد اش شرایط را برای گلزنی تیمش آماده می ساخت و در وجود کوتاهش در بازی ال کلاسیکو اخیر نیز توانست شمه هایی از بازی های قبل اش را به نمایش بگذارد و در شرایطی که رافینیا و دمبله دفعات علامت داده اند باید دستکم برای تنبیه شدن روی نیمکت قرار گیرند، می تواند گزینه مناسبی برای وجود فیکس در سو چپ باشد.

اریک گارسیا گزینه مناسبی برای خط نگهداری نیست

نکته کلافه کننده در مورد خط دفاعی تیم بارسلونا وجود اریک گارسیاست که دفعات علامت داده استحکام کافی را ندارد اما همچنان انتخاب اول ژاوی برای نگهداری میان است. پیکه علیرغم اشتباه بزرگش در بازی برگشت برابر اینترمیلان اما تنها در همان گل مقصر بود در حالی که تیمش دو گل دیگر نیز دریافت کرد اما دفعات به خوبی از دروازه تیمش نگهداری کرد. هر گاه پیکه به نام نگهداری میان در خط دفاعی تیمش قرار گرفته عملکرد خوبی داشته یا دستکم عملکرد او قابل نگهداری تر از اریک گارسیاست اما ژاوی همچنان او را کنار گذاشته و در بازی اخیر نیز برای اشتباهش برابر اینترمیلان او را روی نیمکت گذاشت، بازیکنی که در زمینه پاس دادن، پیش رفتن و ضربات سر در برابر دروازه حریف نیز برتری های مشهودی بر گارسیا دارد.

شاید تدبیر کار بارسلونا انتقال گارسیا به یک خط جلوتر برای بازی در کنار بوسکتس یا حتی جایگزین وی باشد. در نقش نگهداری میان، گارسیا بیشتر عقب می ماند. ژاوی در دوره قبل در تمرینات از او در خط میانی نیز استفاده کرد اما این ایده را کنار گذاشت و شاید تاریخ اون رسیده که این گزینه را بازگرداند.

حتی بارسلونا نیز بر این اعتقاد بود که شکست برابر رئال مادرید گناه داور نبود

خوان لاپورتا سپس از شکست تیمش به جستجو داور بازی رفت و از او خواست در مورد اینکه برای چی خطای مورد ادعای وی روی لواندوفسکی در محوطه جریمه رئال بازبینی نشد توضیح دهد. یوردی کرویف مدیر فنی تیم نیز در مورد تصمیمات داور صحبت کرد اما به نظر نمی رسید که داور را عامل شکست تیمش بداند. در این وقت اما ژاوی و بازیکنانش ساکت ماندند و همه می دانند که داوران در شکست این تیم در برابر رئال سهمی نداشتند. پنالتی نهایی که برای رئال مادرید گرفته شد نیز بر پایه بازبینی ها کاملاً صحیح گرفته شد.

به این زودی ها فشار از روی بارسلونا برداشته نخواهد شد

بارسلونا باید اواسط هفته جاری به مصاف ویارئال برود و سپس هفته آینده باید با اتلتیکو بیلبائو مصاف کند که ارنستو والورده، سرمربی گذشته بارسلونا، هدایت او را بر وظیفه دارد. اوساسونا و والنسیا نیز رقبای بعدی در برنامه بازی های بارسلونا هستند و از همه مهم تر بازی برگشت برابر بایرن مونیخ است که یک بازی تشریفاتی خواهد بود اگر اینترمیلان بتواند حریف بلژیکی را شکست داده و کار را تمام کند. بدین نظم در هفته های نزد رو شرایط در میدان برای بارسلونا دشوار باقی خواهد ماند.

مشکل اصلی بارسلونا چیست؟

شاید مشکل اصلی بارسلونا سبک بازی این تیم باشد. بارسلونا می خواهد همانند بارسای دوران گواردیولا بازی کند اما همانند چند دوره اخیر یک نکته را در مورد سبک بازی تیم های گواردیولا یاد بردن کرده است و اون سرعت دادن به بازی است. بازی بارسای ژاوی فراوان زیاد قابل نزد بینی، کند و خسته کننده است. علیرغم تمام ناکامی های هفته های اخیر، ژاوی همچنان بر استفاده از رافینیا و دمبله به نام دو بازیکن جناحی و تمرکز بر حرکات عمدتاً ناموفق اون ها برای به ثمر رساندن گل اصرار دارد. تیم های مقابل با تجمع در خط دفاعی و فشرده باقی ماندن امکان هر گونه حرکتی را از این دو بازیکن کناری می گیرند و رافینیا و دمبله نیز خود برای سبک بازی شان به این ناکامی دامن می زنند.

نگاهی کوتاه به بازی منچستر سیتی (تیم کنونی گواردیولا) تفاوت سبک بازی این تیم با آنچه بارسا تلاش دارد به نمایش بگذارد را علامت می دهد. نداشتن سرعت (به مخصوص در ضد حملات) و استفاده نکردن از عمق زمین مشکل اصلی بارسلونا دستکم در قسمت حمله و گلزنی است. نکته ناامید کننده و غیرقابل اعتقاد دیگر نادیده گرفتن فرانکی دی یونگ است که هرگاه درون میدان می شود با سبک بازی و حرکات در عمقش زمان های زیادتر و بهتری آماده می کند. قابل درک نیست که برای چی ژاوی به این بازیکن از ابتدا زمان بازی نمی دهد و چنین توانایی خارق العاده ای را روی نیکمت می گذارد. او می تواند از دی یونگ در کنار گاوی و پدری استفاده کند. استفاده از بالده و مخصوصا آنسو فاتی به جای فران تورس نیز می تواند گزینه دیگری برای حل مشکلات بارسا باشد.

نکته دیگری که در آخر باید به اون نشانه کرد این که برخی بازیکنان تیم کنونی که دفعات در ترکیب قرار می گیرند در حد و اندازه های بارسلونا نیستند؛ از جمله فران تورس، ممفیس دپای، رافینیا و البته آندراس کریستینسن و حتی فرانک کسیه. دمبله هم اگر چه هرازگاهی با حرکات انفجاری خود و گل هایش گره از کار بارسلونا بازی می کند اما نزد از اون دفعات و دفعات زمان های خوب گلزنی را از تیمش می گیرد. بدون شک بارسلونا با رویه کنونی نه تنها در لیگ قهرمانان بلکه در لالیگا نیز به جایی نخواهد رسید و نزد از انتخاب بازیکنان صحیح باید ژاوی به دنبال تغییر تاکتیک و تنوع دادن به سبک بازی تیمش غیر از اتکا به رافینیا و دمبله برای نفوذ از جناحین باشد که تاکتیکی لو رفته و کلیشه ای و البته ناموثر بوده است.

[ad_2]

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *