سردار آزمون؛ پدری که پسر حرام زاده اش را گردن نمی گیرد و برای مردم ایران دایه مهربانتر از مادر می شود

[ad_1]

به شرح دیلی فوتبال؛ کوشش های سیاسی سردار آزمون و به ظاهر کنشگری این بازیکن فوتبال در اینستاگرام با واکنش های منفی پهناور از سوی کاربران مواجه شده است.

سردار آزمون که این روزها نقش دایه مهربانتر از مادر را برای مردم ایران ایفا می کند به دلیل مصدومیت از میادین فوتبال دور است اما در میادین فتنه طلبی سیاسی فعال تر از همیشه.

مهاجم تیم مردمی ایران که این احتمال می رود به دلیل مصدومیت جام جهانی ۲۰۲۲ قطر را از دست بدهد، با انتشار پست، استوری و کامنت در حمایت از اغتشاشات پس از مرگ مهسا امینی در ایران، تلاش بر اون دارد تا غیبت احتمالی اش در رقابت های جام جهانی را «سیاسی» جلوه دهد و از این راه در بین مردم محبوبیت بخرد.

تازین ترین اقدام سیاسی سردار آزمون در حمایت از گروه های ضد ایران، کامنت این بازیکن جنجالی به علامت پیروزی زیر پست اینستاگرام کمپین امضای نامه جهت اخراج سفرای جمهوری اسلامی ایران از کشورها بود که با واکنش کاربران و درخواست حذف آزمون از تیم مردمی مواجه شد.

  • زیادتر بخوانید:
  • درخواست حذف سردار آزمون از تیم مردمی ایران در پی حمایت از گروه برانداز در اینستاگرام

ماجرای شکایت یک زن روس برای دریافت غرامت به دلیل سرپیچی سردار آزمون از پذیرش حضانت پسر نتیجه از رابطه نامشروعش هنوز از ذهن مخاطبان پاک نشده اما سوالی که ذهن ها را درگیر می کند این است، چطور می شود پدری که پسر [هرچند حرام زاده] خود را گردن نمی گیرد، برای مردم ایران دایه مهربانتر از مادر می شود؟

  • زیادتر ببینید:
  • سردار آزمون بدون ازدواج پدر شد!
سردار آزمون؛ پدری که پسر حرام زاده اش را گردن نمی گیرد و برای مردم ایران دایه مهربانتر از مادر می شود
عکس پسر سردار آزمون
اینستاگرام دیلی فوتبال

 



[ad_2]


عکس| واکنش توهین آمیز پسر مهران مدیری به ویدیو جدید پدرش؛ اعتقاد واقعی مجری تلویزیون چیست؟

[ad_1]

به شرح سرویس منهای فوتبال؛ پسر مهران مدیری با انتشار یک استوری توهین آمیز در اینستاگرام با ابله خطاب کردن منتقدان پدرش، ویدیو جدید مهران مدیری و اعتراف به اشتباهش را نتیجه فشارها روی او فهمید.

پسر مهران مدیری نوشت: واکنش اول آدم های معروف درون ایران به شرایط کنونی اعتقاد واقعی آنها است.

  • زیادتر ببینید:
  • اعتراف مهران مدیری به اشتباهش: ایران را یکپارچه می خواهیم؛ مالک آثارم صداوسیما است

عکس متن توهین آمیز پسر مهران مدیری و واکنش به فیلم جدید پدرش که در اینستاگرام منتشر شده است را دید کنید.

عکس| واکنش توهین آمیز پسر مهران مدیری به ویدیو جدید پدرش؛ اعتقاد واقعی مجری تلویزیون چیست؟

بازنشر محتوای شبکه های اجتماعی تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در اون الزاما بازتاب دیدگاه رسانه دیلی فوتبال نیست.

عکس واکنش پسر مهران مدیری به ویدیو جدید پدرش

اینستاگرام دیلی فوتبال

 



[ad_2]


فیلم دلخراش و سوزناک مراسم هفت و ختم پسر نسرین مقانلو را کامل ببینید

[ad_1]

فیلم دلخراش و سوزناک مراسم هفتم و ختم پسر نسرین مقانلو را کامل ببینید

فیلم کامل مراسم هفت و ختم پسر نسرین مقانلو و حال و روز غم انگیز این بازیگر را کامل ببینید که روز قبل در عبادتگاه شهرک غرب و بر سر مزار فرزندش ارشیا در بهشت زهرا با وجود همسر و پسرش آرین و دوستان و آشنایان این آرتیست برگزار شد

فیلم مراسم ختم پسر نسرین مقانلو

مراسم هفتم و ختم پسر ۲۶ ساله نسرین مقانلو در بهشت زهرا و در مسجدی در شهرک غرب برگزار شد و دیدن حال نامساعد این آرتیست کشورمان در ختم پسرش ارشیا خلیلیان توجه کاربران را به خود جلب کرده و با وی ابزار همدردی کردند. نسرین مقانلو اینروزها در ماتم پسرش ارشیا نشسته و فراوان شکسته شده، داغی که هر کسی را از پای درمی آورد و به قول سرشناس داغ کم سن برای هر خانواده ای مقاوم و جانکاه است. حالا بخشی از این ویدئوی مراسم ختم پسر نسرین مقانلو در شبکه های اجتماعی در حال انتشار و دست به دست شدن است که در فیلم زیر مشاهده می کنید:

در مراسم ختم و شب هفت ارشیا خلیلیان فرزند نسرین مغانلو چهره های ورزشی و سینما وجود داشتند و او را تنها نگذاشتند. به تازگی نیز گوهر خیر اندیش عیادتی از حال و روز خانم مغانلو پرسیده و به دیدن او رفته بود

مراسم ختم و شب هفت ارشیا خلیلیان فرزند نسرین مغانلو

ارشیا خلیلیان پسر نسرین مقانلو در سن ۲۶ سالگی در یک افتاق تلخ و زشت در ۷ مهرماه ۱۴۰۱ بر دلیل‌ سکته مغزی مرد. در بالا ویدئو حال خراب نسرین مقانلو پس از اتمام مراسم ختم فرزندش در عبادتگاه جامع شهرک غرب را مشاهده کردید.

فیلم دلخراش و سوزناک مراسم هفتم و ختم پسر نسرین مقانلو را کامل ببینید

ساعت ۵ سپس از ظهر پنجشنبه ۷ مهر، مأموران کلانتری ۱۳۷ نصر در تماس با بازپرس ساسان غلامی از مرگ مشکوک پسر جوانی در خانه‌اش خبر دادند. با کشف جسد پسر نسرین مقانلو در اتاق خوابش تحقیقات پلیس شروع شد.

به دنبال این خبر بازپرس جنایی و تیم بررسی منظره‌ جرم راهی محل شده و با جسد پسری ۲۶ ساله در اتاق خواب مواجه شدند. در بررسی‌های اولیه مشخص شد این پسر کم سن که ارشیا خلیلیان نام داشت پسر عظیم نسرین مقانلو، بازیگر سرشناس صداوسیما است که ۱۰ روز قبل از امریکا برای دیدن مادرش به ایران آمده بود. نخستین بررسی‌ها علامت می‌داد وی از مدتی قبل در امریکا تحت معالجه بوده و روز حادثه سپس از مصرف داروهایش برای استراحت به اتاق خواب رفته است.اما دقایقی سپس زمانی مادرش به درون اتاق رفت متوجه شد او وابسته حالت تهوع شده و حال خوبی ندارد. بلافاصله با اورژانس تماس گرفته و زمانی که امدادگران راهی خانه او شدند سپس از معاینه اولیه دریافتند وی جان باخته است.

بررسی‌های اولیه متخصصان پزشکی قانونی احتمال مسمومیت دارویی را دلیل مرگ پسر ۲۶ ساله اعلام کردند. با این حال بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی برای سمی شناسی، بررسی نمونه‌ها از سوی متخصصان تشخیص هویت، مطالعه از خانواده ارشیا، بررسی سوابق بیماری و پرونده بالینی او را صادر کرد.

 

[ad_2]


مدل موی جدید پسر ابراهیم تاتلیسس مورد تمسخر قرار گرفت!

[ad_1]

ایدو تاتلیسس که در مراسم عروسی خواهرش دیلان چیتاک تاتلیسس با همسرش یاسمین شفکاتلی شرکت کرد، با مدل موی جدیدش مورد تمسخر قرار گرفت.

به شرح گروه ترجمه وقت سحر، دیلان چیتاک تاتلیسس دختر ابراهیم تاتلیسس، هفته قبل عروسی خود را که زمان ها به تعویق انداخته بود، برگزار کرد.

هرچند که او مدتی با برادرش قهر بود اما ایدو تاتلیسس و همسرش یاسمین شفکاتلی نیز در مراسم عروسی وجود داشتند.

زیادتر بخوانید:حنابندان کامل دختر ابراهیم تاتلیسس

ایدو تاتلیسس و یاسمین شفکاتلی یکی از کنار های این مراسم مدل موی جدید ایدو بود. مدل موی او تقریباً همه را شوکه کرد!

ایدو تاتلیسس در بین نظرها این کامنت که یاسمین چگونه اجازه داده شوهرش با چنین مدل مویی ظاهر شود فراوان به چشم خورد!

زیادتر بخوانید:هدیه لاکچری پسر ابراهیم تاتلیسس برای همسرش

[ad_2]


سرنوشت هولناک پسر بچه ۴ ساله

[ad_1]

اواخر اردیبهشت‌ماه سال ۹۹ زن جوانی خبر ناپدید شدن پسر ۴ ساله‌ای به نام تیام را به پلیس اعلام و درخواست کمک کرد.

به شرح وقت سحر به تعریف از مردم سالاری آنلاین، اواخر اردیبهشت‌ماه سال ۹۹ زن جوانی خبر ناپدید شدن پسر ۴ ساله‌ای به نام تیام را به پلیس اعلام و درخواست کمک کرد.

وی در توضیح اتفاق به مأموران گفت: پسرم برای بازی به کوچه رفته بود اما زمانی دقایقی سپس به کوچه آمدم از پسرم خبری نبود هرچه او را صدا زدم و دنبالش گشتم بی‌استفاده بود.

با این شرح، مأموران با تحقیقات میدانی کار خود را شروع کردند و بلافاصله جستجو دوربین‌های مداربسته محل رفتند.

پس از بازبینی تصاویر دوربین‌ها متوجه شدند که تیام از سوی زنی کارتن‌خواب از جلوی خانه ربوده شده است و پس از بررسی زیادتر مشخص شد زن کارتن‌خواب نامش مریم و از بستگان دور مادر پسربچه است.

دستگیری متهم

با شناسایی عامل ربایش مأموران برنده شدند مریم را شناسایی و دستگیر کنند.

اما از پسربچه خبری نبود، زمانی متهم پس از دستگیری به اداره آگاهی منتقل شد، گفت: من ۲ فرزند کودک و نوجوان دارم و همسرم ۲ سال نزد برای اعتیادم به شیشه طلاقم داد و اجازه نداد که بچه‌هایم را ببینم.

سپس از اون هم با جمع‌آوری ضایعات و گدایی خرج موادم را نوع می‌کردم و شب‌ها هم کنار خیابان و پارک می‌خوابیدم.

چند وقت بود که دنبال کودکی بودم تا بتوانم به واسطه اون پول بیشتری از مردم بگیرم به همین خاطر چند بار در خیابان تلاش کردم تا کودکی را بربایم اما برنده نشدم تا اینکه به یاد تیام افتادم که از آشنایان‌مان بود.

اون روز جلوی خانه‌شان رفتم و پسر کوچک را   فریب دادم سپس او را درون یک جعبه کارتن گذاشتم و با خودم بردم. تیام مرا می‌شناخت و قبلاً هم چند بار او را به پارک برده بودم برای همین از من نترسید و فکر کرد دارم با او بازی می‌کنم.

زمانی خیالم راحت شد که از خانه‌شان دور شده‌ایم با هم به سو جاجرود رفتیم و کارم را شروع کردم.

چند ده هزار تومانی هم با گدایی از مغازه‌های اون منطقه به دست آوردم.

فردای اون روز بازهم با تیام جلوی مغازه‌ها رفتیم و تکدیگری کردیم و سپس از چند ساعت برای مصرف شیشه به نزدیکی کانال آب در جاجرود رفتیم و من هم مشغول مصرف مواد شدم و از تیام خواستم تا چند متر اون سو‌تر بازی کند و چشم به راه بماند تا کارم تمام شود.

عصابیت جان بچه را گرفت

اما او مدام شالم را می‌کشید و گریه می‌کرد، در یک ثانیه عصبانی شدم و با دستم او را به کناری هل دادم تا بتوانم مواد مصرف کنم که یک دفعه تیام درون کانال آب افتاد، از دیدن این منظره‌ شوکه شدم و بسرعت درون کانال پریدم تا نجاتش بدهم عمق آب تا کمرم بود اما جریان آب آنقدر فراوان بود که نتوانستم بچه را بگیرم و آب او را با خودش برد.

چند روز سپس کارآگاهان دریافتند جسد تیام توسط یک ماهیگیر در رودخانه خجیر پیدا شده است.

پس از اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات پرونده برای نگهداری به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه دادگاه مادر تیام درخواست قصاص کرد اما پدر او به درجه رفت و گفت: در صورتی که متهم ۲۵۰ میلیون تومان پرداخت کند، گذشت می‌کنم.

در ادامه متهم به درجه رفت و گفت: من قبول دارم که دلیل مرگ پسربچه شده‌ام اما اعتقاد کنید قصدم کشتن او نبود و عمدی در کارم نداشتم.

من فقط می‌خواستم او را با خودم ببرم تا از مردم پول بیشتری بگیرم. تیام ناخواسته به درون کانال افتاد و من هم همه تلاشم را برای نجاتش انجام دادم اما برنده نشدم.

پس از آخر دفاعیات متهم و وکیل مدافع او قضات برای صدور رأی درون شور شدند.

[ad_2]


درخواست شرم آور پسر پولدار تهرانی از مرد غیرتی

[ad_1]

درخواست شرم آور پسر پولدار تهرانی از مرد غیرتی

مردی که متهم است پسر جوانی را برای مزاحمت برای همسرش به کشتن رسانده، در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.

زنت را طلاق بده چون من دوستش دارم!

نگهداری به این پرونده از پاییز سال قبل با کشف جسد پسر جوانی در یکی از روستاهای غرب تهران شروع شد. پس از وجود مأموران جسد با دستور قضایی برای دلیل مرگ و شناسایی به پزشکی قانونی منتقل شد. در ادامه مأموران تحقیقات میدانی را شروع کردند و در نهایت یکی از اهالی منطقه سرنخ کشف این جنایت را به پلیس داد.

او به مأموران گفت: دو روز قبل از کشف جسد مردی به سراغم آمد و از من خواست تا کمک کنم  ماشینش را که در گل گیر کرده بود، خارج بیاورم. ماشین او در نزدیکی همین محل کشف جسد در گل‌ولای گیر کرده بود. من هم با تراکتور اون را خارج کشیدم و اون شخص هم از من شماره کارت خواست تا برایم مبلغی به نام  قدردانی واریز کند.

پس از اون مأموران حساب مرد روستایی را بررسی کردند و شماره حساب واریزکننده را به دست آوردند. مالک حساب که مردی به نام نادر بود شناسایی و به نام تنها مظنون پرونده بازداشت شد.

پس از دستگیری نادر، وی مورد بازجویی قرار گرفت و به کشتن سیامک اعتراف کرد. متهم در توضیح اتفاق گفت: ۲ سال نزد با لیلا ازدواج کردم و زندگی‌مان خوب بود تا اینکه چند ماه قبل متوجه شدم که سیامک برای همسرم مزاحمت ساختن کرده است. سپس از مدتی برنده شدم شماره تلفن سیامک را پیدا کنم و از او خواستم تا دست از مزاحمت بردارد اما مرد کم سن در آراستگی وقاحت سخن‌هایی زد که فراوان عصبانی شدم.

از طرفی همسرم نیز برای این مزاحمت‌ها وابسته مشکل روحی شده بود که به سختی او را راضی کردم نزد روانشناس برویم. حتی برای حل مسالمت‌آمیز این اتفاق  سیامک را هم چند جلسه نزد روانشناس بردیم تا دست از رفتارش بردارد.

وی در ادامه افزود: در حالی که فکر می‌‌کردم بزودی زندگی ما همانند قبل می‌‌شود متوجه شدم که سیامک دوباره هم با لیلا ارتباط برقرار کرده و دست از سر او برنمی‌دارد. آنقدر ناراحت شدم که تصمیم گرفتم با سیامک قرار بگذارم. از آنجا که او پسر درشت هیکلی بود و فکر می‌‌کردم ممکن است آسیبی به من بزند، چاقویی همراهم بردم. زمانی درون ماشینم نشست دوباره هم از او درخواست کردم تا رابطه‌اش را با لیلا تمام کند اما او با گردن کلفتی به من گفت لیلا را طلاق بده چون من او را دوست دارم و می‌‌خواهم با او ازدواج کنم.

آنقدر حرفش تلخ و گزنده بود که در یک ثانیه کنترلم را از دست دادم و با چاقو چند ضربه به او زدم و سپس هم در حالی که نیمه جان شده بود، او را در حوالی همان روستای محل قرار از ماشین پایین انداختم و داشتم به خانه برمی‌گشتم که ماشینم در گل‌ولای دور و بر روستا گیر کرد و ناچار شدم از یک مرد روستایی کمک بگیرم و…

با اعترافات صریح متهم، شرح پلیس، پزشکی قانونی و تکمیل تحقیقات از سوی پلیس پرونده برای نگهداری به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در شروع جلسه دادگاه پس از قرائت کیفرخواست، اولیای دم درخواست قصاص کردند و گفتند به هیچ عنوان آماده نیستند متهم را ببخشند چراکه او داستانی صحیح کرده تا بتواند جنایتش را توجیه کند.

در ادامه متهم به درجه رفت و گفت: من قبول دارم که سیامک را به کشتن رساندم اما اگر او را نمی‌زدم، من را می‌‌کشت و برای نگهداری از جانم مجبور شدم او را بزنم. سیامک پسر پولداری بود و می‌‌خواست همسرم را از من بگیرد. من اگر عاشق همسرم نبودم، با او درگیر نمی‌شدم. اعتقاد کنید فراوان صبوری کردم و خواستم که اتفاق ناگواری نیفتد اما او کوتاه نمی‌آمد و زندگی‌ام را سیاه کرده بود.

با توجه به آخر وقت اداری دادگاه قضات تصمیم گرفتند تا ادامه نگهداری به این پرونده را به جلسه سپس موکول کنند تا متهم آخرین دفاعیات خود را مطرح کند.

گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: rokna.net

[ad_2]


پسر 4 ساله در آتش افسردگی مادرش سوخت

[ad_1]

پسر 4 ساله در آتش افسردگی مادرش سوخت

مرد کم سن که همسر و فرزندش در حادثه آتش‌سوزی عمدی خانه جان باخته بودند با مراجعه به دادگاه کیفری خواهان دریافت دیه فرزندش شد.

مرگ یک مادر و کودک در آتش‌سوزی عمدی

نگهداری به این پرونده از اسفند سال قبل با شرح یک آتش‌سوزی مرگبار در خانه‌ای در خیابان پیروزی شروع شد. پس از شرح این حادثه بلافاصله مأموران پلیس، اورژانس و آتش‌نشانی به محل اعزام شدند و مأموران آتش‌نشانی حریق را اطفا کردند و مشخص شد در جریان آتش‌سوزی پسربچه ۴ ساله‌ای جان باخته و زن جوانی هم مجروح شده که از سوی امدادگران اورژانس به بیمارستان منتقل شد. در ادامه جسد پسربچه به پزشکی قانونی منتقل شد و از آنجایی که مأموران آتش نشانی شرح عمدی بودن آتش‌سوزی را اعلام کرده بودند مأموران پلیس شناسایی عامل یا عاملان آتش زدن خانه را در دستور کار قرار دادند.

پلیس در نخستین قدم به جستجو مادربزرگ خانواده رفت. وی به مأموران گفت: از یک سال نزد دخترم میترا به بیماری افسردگی وابسته شده بود و به همین خاطر با توافق همسرش تصمیم گرفتیم تا میترا و نوه ۴ ساله‌ام به خانه ما بیایند و از آنها نگهداری کنیم. چند روز قبل از حادثه میترا اصرار داشت به خانه‌شان برگردد. من و همسرم چون دلواپس حالش بودیم مخالفت کردیم اما دخترمان آنقدر اصرار کرد که به ناچار پذیرفتیم و او با نوه‌ام به خانه برگشتند. برای شرایط روحی میترا کوشش می‌کردم روزی چند بار با او تلفنی صحبت کنم تا روز حادثه که چندباری با او تماس گرفتم اما میترا پاسخ نداد و همین داستان سبب شد نگرانش شوم و به سرعت به سو خانه شان حرکت کردم. هنگامی به سرکوچه شان رسیدم و ماشین‌ های اورژانس و آتش نشانی و حریق را دیدم ایمن شدم که برای میترا و پسرش اتفاقی افتاده است.

وی در حالی که به سختی سخن می‌زد ادامه داد: سپس از خاموش شدن آتش با مأموران آتش‌نشانی به درون خانه دخترم رفتم که جسد نوه و جسم نیمه‌جان دخترم را دیدم.

چند روز سپس و در حالی که مأموران به این نتیجه رسیده بودند که میترا وابسته ناخوش افسردگی حاد بوده و خودش خانه را آتش زده است از بیمارستان خبر رسید که میترا بر دلیل‌ شدت سوختگی جان باخته است.

با اعلام این خبر و نظر مأموران در خصوص ماجرای خودسوزی میترا، همسرش با طرح شکایتی خواهان دریافت دیه فرزندش از صندوق بیت‌المال شد.

با تکمیل تحقیقات، شرح پزشکی قانونی، مدارک پزشکی میترا و همینطور شرح آتش‌نشانی، پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

همسر میترا در این جلسه گفت: ۶ سال نزد ازدواج کردم و هیچ مشکلی نداشتیم تا اینکه همسرم یک سال نزد به بیماری افسردگی شدید مبتلا شد و این حادثه اتفاق افتاد و زندگی‌ام نابود شده است.

وی در آخر گفت: من از قضات درخواست می‌کنم تا دیه فرزندم از صندوق بیت المال پرداخت شود.

با آخر جلسه قضات برای صدور حکم درون شور شدند.

گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: روزنامه ایران

[ad_2]


بازی پدر و پسر برای سرقت میلیاردی از مرد تاجر

[ad_1]

بازی پدر و پسر برای سرقت میلیاردی از مرد تاجر

پدر و پسر برای تصاحب اموال تاجر ثروتمند، ‌نقش پلیس را بازی کردند و با گروگان گرفتن ۳روزه این مرد دست به سرقت میلیاردی زدند.

تاجر ثروتمند 3 روز گروگان مأموران قلابی بود

یکی از روزهای شهریور امسال تاجری ثروتمند سوار بر خودروی اسپورتیج خانه‌اش در شمال تهران را ترک کرد تا راهی محل کارش شود. از زمانی همسر و فرزندانش به خارج از سرزمین مهاجرت کرده بودند او تنها زندگی می‌کرد اما اون روز زمانی درون خیابانی فرعی شد، یک خودروی پ‍ژو که چراغ گردان پلیس روی اون نصب شده بود سد راهش شد.

راننده و سرنشین پژو که لباس پلیس به بدن داشتند و تجهیزات نظامی همراهشان بود، ‌از ماشین پیاده شدند و با علامت دادن برگه‌ای به مرد تاجر مدعی شدند که وی باید برای توضیحات به اداره پلیس بیاید. یکی از آنها بدون اینکه پاسخی به سؤالات مرد تاجر بدهد سوار ماشین وی شد و از او خواست حرکت کند و به این ردیف مأموران قلابی تاجر ثروتمند را به محلی خلوت بردند، دست و پا و چشمانش را بستند و به خانه متروکه‌ای در جنوب پایتخت منتقل کردند.

شرح یک گمشده

24ساعت از ماجرای ربودن مرد تاجر قبل بود که مادر وی سراسیمه و دلواپس راهی اداره پلیس شد و گفت که فرزندش ناپدید شده است. او توضیح داد: پسرم تاجر است و تنها زندگی می‌کند. همسر و فرزندانش در خارج از سرزمین به‌سر می‌برند و پسرم هر روز با من تماس می‌گرفت اما از سحر دیروز هیچ خبری از او نیست. موبایلش خاموش بود و دفعات با تلفن خانه‌اش تماس گرفتم و همه تماس‌هایم بی‌پاسخ ماند. سحر که شد راهی خانه‌اش شدم اما درون خانه بهم ریخته بود و اثری از پسرم نبود و ایمن شدم که بلایی بر سرش آمده است.

گروگانگیری

با اظهارات این زن، تیمی از مأموران اداره آگاهی تهران با دستور قاضی بزر سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی، تحقیقات خود را در این پرونده شروع کردند. سرنوشت تاجر گمشده در هاله‌ای از ابهام بود تا اینکه سپس از گذشت 3روز، وی با دست و پای بسته در بیابان‌های جنوب تهران و توسط راننده‌ای عبوری پیدا شد. این مرد پس از آزادی از دست آدم‌ربایان راهی اداره پلیس شد و گفت: پس از آنکه مأموران قلابی مرا به خانه‌ای متروکه انتقال دادند با تهدید، کارت‌های عابربانکم را به دنبال رمزشان گرفتند. آنها حتی کلید خانه‌ام را با زور گرفتند تا به آنجا دستبرد بزنند. آنها سپس راهی صرافی و طلافروشی شدند و با خرید طلا و دلار حساب مرا خالی کردند. وی ادامه داد:3روز در خانه متروکه گروگان آنها بودم.

در طول شبانه روز فقط یک وعده غذا و آب به من می‌دادند و مدام کتکم می‌زدند. اکثر مواقع هم چشم و دست و پاهایم بسته بود تا اینکه سپس از گذشت 3روز با همان وضعیت یعنی  با چشم و دست و پای بسته مرا از خانه متروکه خارج کرده و در بیابان‌ها انداختند. وی ادامه داد: زمانی توسط یک راننده عبوری نجات پیدا کردم به خانه‌ام رفتم و متوجه شدم که 2مأمور قلابی، به آنجا دستبرد زده‌اند و هرچه پول، طلا، تابلوفرش و لوازم آنتیک و عتیقه در خانه‌ام داشتم را سرقت کرده‌اند. ارزش این اموال بالای یک میلیارد تومان بود و آنها بیش از 400میلیون تومان هم از حسابم سرقت کرده بودند. علاوه بر اینها، ماشین اسپورتیج مرا به دنبال مدارکش نیز با خود برده‌اند.

بازداشت سروان و سرگرد قلابی

از آنجا که گروگانگیران، چشم گروگان را بسته بودند او متوجه نشده بود که نشانی خانه متروکه کجاست. در این شرایط برای به‌دست آمدن ردی از متهمان، شماره پلاک خودروی اسپورتیج شاکی در اختیار همه واحدهای گشتی قرار گرفت تا اینکه چند روز قبل این ماشین در یکی از شهرهای شمالی سرزمین درحالی‌که پسر جوانی ‌پشت فرمان اون بود توقیف شد. با دستگیری پسر کم سن و اعتراف وی متهم دیگر که پدر او بود در خانه‌اش در یکی از محل‌های پایتخت دستگیر شد. آنها در بازجویی‌ها به گروگانگیری و سرقت اقرار کردند و انگیزه خود را رسیدن به پول دانستند.

در این بین متهم میانسال گفت: مرد تاجر را دورادور می‌شناختم و خبر داشتم که وضع مالی خوبی دارد. من در شرکتی کار می‌کردم که وی به آنجا رفت‌وآمد داشت و می‌فهمیدم به تنهایی زندگی می‌کند و خانواده‌اش ایران نیستند. به همین سبب داستان را با پسرم در بین گذاشتم تا با کمک هم نقشه گروگانگیری را عملی کنیم. وی ادامه داد: برای اجرای این نقشه، ابتدا تجهیزات پلیسی خریدیم، ‌سپس یک حکم جلب جعل کردیم و سپس به مقابل خانه و محل کار مرد تاجر رفتیم تا ساعت رفت‌وآمدهای او را به‌دست آوریم.

پس از آنکه اطلاعات کامل را به‌دست آوردیم، روز حادثه سد راه او شدیم و وی را ربودیم. سپس با تهدید حسابش را خالی کرده و به خانه‌اش دستبرد زدیم. متهم در ادامه گفت:گروگان را سپس از 3روز رها کردیم و خیال می‌کردیم هیچ وقت شناسایی نمی‌شویم اما پسرم که عاشق ماشین‌های مدل بالاست، خودروی شاکی را برداشت و با اون به شمال سرزمین رفت. به او گوشزد کرده بودم که سپس از گروگانگیری ماشین را رها کند اما او به حرفم گوش نداد و با پول دزدی، ‌ویلایی در شمال سرزمین اجاره کرده و با دوستانش به مسافرت رفته و در حال خوشگذرانی بود که گیر افتاد. براساس این شرح، متهمان با قرار قانونی بازداشت شدند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.

گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: khabaronline.ir

[ad_2]


ربودن مرد سرشناس تهرانی به دست پدر و پسر کم سن

[ad_1]

ربودن مرد سرشناس تهرانی به دست پدر و پسر جوان

پدر و پسر کم سن در سناریوی خشن مرد ثروتمند را ربوده و دست به سرقت میلیاردی زدند

سناریوی پدر و پسر کم سن برای ربودن مرد ثروتمند

نگهداری به شکایت مرد سرشناس و ثروتمند تهرانی با داستان آدم ربایی و سرقت اموال از منزلش از مدتی قبل در دستور کار بزر سهرابی بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. این فرد در صدر شکایت خود اظهار داشت: نزدیک افول در خانه خود بودم که زنگ در را زدند ۲ سارق با لباس مبدل مامور پلیس حکم جلب قلابی را به من علامت دادند و من را ربوده و یک خانه متروکه منتقل کردند. سپس کلید منزلم را از من گرفتند و در حالی که من را بازداشت غیرقانونی کرده بودند درون منزلم شدند

آدم ربایان مرد سرشناس را در نقطه خارج از شهر رها کردند و سپس مشخص شد کمی از اموال او و ماشین شاسی بلندش را به سرقت برده بودند. همچنین کارت های بانکی مرد سرشناس را خالی کردند.  بلافاصله تحقیقات پلیسی و قضایی جهت شناسایی و دستیگری متهمان شروع شد. و سرانجام آنها در یک فعالیت‌ ضربتی به دام پلیس افتاده و تحت بازجویی قرار گرفتند. مشخص شد سارقان پدر و پسری بودند که از مدتی قبل خانه شاکی را تحت نظر گرفته و سرانجام نقشه خود را عملی کردند.

بنا بر این شرح متهمان تحت اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار دارند تا مشخص شود که از سوی افرادی اجیر شده بودند یا نه و همچنین درصورت داشتن همدستان احتمالی آنها شناسایی شوند.

گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: rokna.net

[ad_2]


ربودن مرد سرشناس تهرانی به دست پدر و پسر کم سن

[ad_1]

پدر و پسر کم سن در سناریوی خشن مرد ثروتمند را ربوده و دست به سرقت میلیاردی زدند.

به شرح وقت سحر به تعریف از رکنا: نگهداری به شکایت مرد سرشناس و ثروتمند تهرانی با داستان آدم ربایی و سرقت اموال از منزلش از مدتی قبل در دستور کار بزر سهرابی بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. این فرد در صدر شکایت خود اظهار داشت: نزدیک افول در خانه خود بودم که زنگ در را زدند ۲ سارق با لباس مبدل مامور پلیس حکم جلب قلابی را به من علامت دادند و من را ربوده و یک خانه متروکه منتقل کردند. سپس کلید منزلم را از من گرفتند و در حالی که من را بازداشت غیرقانونی کرده بودند درون منزلم شدند

آخر یک آدم ربایی

آدم ربایان مرد سرشناس را در نقطه خارج از شهر رها کردند و سپس مشخص شد کمی از اموال او و ماشین شاسی بلندش را به سرقت برده بودند. همچنین کارت های بانکی مرد سرشناس را خالی کردند. بلافاصله تحقیقات پلیسی و قضایی جهت شناسایی و دستیگری متهمان شروع شد. و سرانجام آنها در یک فعالیت‌ ضربتی به دام پلیس افتاده و تحت بازجویی قرار گرفتند. مشخص شد سارقان پدر و پسری بودند که از مدتی قبل خانه شاکی را تحت نظر گرفته و سرانجام نقشه خود را عملی کردند.

بنا بر این شرح متهمان تحت اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار دارند تا مشخص شود که از سوی افرادی اجیر شده بودند یا نه و همچنین درصورت داشتن همدستان احتمالی آنها شناسایی شوند.

[ad_2]